ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 131
نمايش فراداده

رفتار خود را كارى ساده پنداشتيد و حال آنكه نزد خدا كار بس عظيمى است، چون بهتان و افتراء است علاوه بر اين بهتان به پيغمبر خدا (ص) است، چون شيوع افك در باره آن جناب در ميان مردم باعث مى‏شود كه آن حضرت در جامعه رسوا گشته و امر دعوت دينى‏اش تباه شود.

" وَ لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ ما يَكُونُ لَنا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهذا، سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ" اين آيه عطف است بر آيه" لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ..." و در آن براى با رسوم به مؤمنين حمله شده، و ايشان را توبيخ مى‏فرمايد كه چرا چنين نگفتيد؟ و كلمه" سبحانك" در اين ميان، كلمه‏اى است معترضه، و اين از ادب قرآن كريم است كه هر جا مى‏خواهد كسى را منزه از عيب معرفى كند، براى رعايت ادب نخست خدا را منزه مى‏كند.

كلمه" بهتان" به معناى افتراء است، و اگر آن را بهتان ناميده‏اند، چون شخص مورد افتراء را مبهوت مى‏كند كه يا للعجب من كى چنين حرفى را زده و يا چنين كارى را كرده‏ام؟ و اگر آن را بهتانى عظيم خوانده، بدين جهت بوده كه تهمت مربوط به ناموس، آن هم ناموس متعلق به رسول خدا (ص) بوده. و بهتان بودنش بدين سبب بوده كه اخبارى بدون علم و ادعايى بدون شاهد بوده، آن شاهدى كه شرحش در ذيل جمله" فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ" گذشت. و معناى آيه روشن است.

" يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَنْ تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً ... وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ" اين دو آيه اندرز مى‏دهد كه تا ابد چنين عملى را تكرار نكنند. و معناى دو آيه روشن است.

" إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا ..."

اگر اين آيه با آيات راجع به افك نازل شده باشد و متصل به آنها باشد و مربوط به نسبت زنا به مردم دادن و شاهد نياوردن باشد، قهرا مضمونش تهديد تهمت زنندگان است، چون افك از مصاديق فاحشه است، و اشاعه آن در ميان مؤمنين به خاطر اين بوده كه دوست مى‏داشتند عمل زشت و هر فاحشه‏اى در بين مؤمنين شيوع يابد.

پس مقصود از" فاحشه" مطلق فحشاء است، چون زنا و قذف و امثال آن، و دوست داشتن اينكه فحشاء و قذف در ميان مؤمنين شيوع پيدا كند، خود مستوجب عذاب اليم در دنيا و آخرت براى دوست دارنده است.

و بنا بر اين، ديگر علت ندارد كه ما عذاب در دنيا را حمل بر حد كنيم، چون دوست داشتن شيوع گناه در ميان مؤمنين حد نمى‏آورد، بله اگر لام در" الفاحشة" را براى عهد بدانيم، و مراد از فاحشه را هم قذف تنها بگيريم، و حب شيوع را كنايه از قصد شيوع و خوض و