ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 3
نمايش فراداده

نامبردگان، آرى تنها ايشان وارثانند (10).

آنان كه بهشت فردوس را ارث برده و هم ايشان در آن جاودانند (11).

بيان آيات‏

در اين سوره بر ايمان به خدا و روز قيامت دعوت شده و فرقهايى كه ميان مؤمنين و كفار هست شمرده شده است. صفات پسنديده و فضايى كه در مؤمنان و رذائل اخلاقى و اعمال زشتى كه در كفار هست ذكر شده و به دنبالش مژده‏ها و بيم‏ها داده كه بيمهاى آن متضمن ذكر عذاب آخرت و بلاهاى دنيايى است. بلاهايى كه امتهاى گذشته را به خاطر تكذيب دعوت حق از بين برد و منقرض ساخت. و از دوران نوح (ع) گرفته از هر امتى نمونه‏اى ذكر كرده، تا به عيسى (ع) رسيده است. سياق آيات اين سوره شهادت مى‏دهد كه اين سوره مكى است.

معناى" فلاح" و" ايمان" و اشاره به اينكه ايمان علاوه بر اعتقاد قلبى، التزام به لوازم و عمل به مقتضيات اعتقاد را نيز شامل مى‏شود

" قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ" راغب در مفردات مى‏گويد: كلمه" فلح"- به فتحه فاء و سكون لام- به معناى شكافتن است و لذا مى‏گويند" الحديد بالحديد يفلح- آهن با آهن شكافته مى‏شود". و كلمه" فلاح" به معناى ظفر يافتن و به دست آوردن و رسيدن به آرزو است. و اين به دو نحو است:

يكى دنيوى، و ديگرى اخروى، اما ظفر دنيوى رسيدن به سعادت زندگى است، يعنى، به چيزى كه زندگى را گوارا سازد. و آن در درجه اول بقاء و سپس توانگرى و عزت است.

و ظفر اخروى در چهار چيز خلاصه مى‏شود: بقايى كه فناء نداشته باشد، غنايى كه دستخوش فقر نشود، عزتى كه آميخته با ذلت نباشد و علمى كه مشوب با جهل نباشد، و به همين جهت گفته‏اند:" عيشى جز عيش آخرت نيست" «1».

پس اگر دست يابى به سعادت را فلاح خوانده‏اند، به اين عنايت است كه موانع را شكافته، كنار مى‏زند و رخسار مطلوب را نشان مى‏دهد.

و كلمه" ايمان" به معناى اذعان و تصديق به چيزى و التزام به لوازم آن است، مثلا ايمان به خدا در واژه‏هاى قرآن به معناى تصديق به يگانگى او و پيغمبرانش و تصديق به روز جزا و بازگشت به سوى او و تصديق به هر حكمى است كه فرستادگان او آورده‏اند. البته تا اندازه‏اى‏

(1) مفردات راغب، ماده" فلح".