ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 300
نمايش فراداده

طوائفى كه قبلا نام برده شد كه اول آنان قوم نوح، و آخرشان اصحاب رس و يا قوم فرعون بودند.

معناى آيه اين است كه: ما قوم عاد كه قوم هود پيغمبر بودند و ثمود را كه قوم صالح بودند و اصحاب رس و اقوامى بسيار را كه در فاصله ميان اين اقوام زندگى مى‏كردند، يعنى قوم نوح و اقوام بعد از ايشان را هلاك كرديم.

" وَ كُلًّا ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ وَ كُلًّا تَبَّرْنا تَتْبِيراً" كلمه" كلا" منصوب به فعلى است تقديرى كه جمله" ضَرَبْنا لَهُ الْأَمْثالَ" بر آن فعل دلالت دارد، چون مثل زدن در معناى تذكر و موعظه و انذار است. و كلمه" تتبير" به معناى پاره پاره كردن است. و معناى آيه اين است كه:" ما براى هر امتى مثالها زديم و يك يك را پاره پاره ساختيم".

" وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً" اين قريه‏اى كه باران بلا، بر آن باريد قريه قوم لوط است كه خداى تعالى بارانى از سنگ سجيل بر آن بباريد، و تفصيل داستانش در سوره‏هاى قبل گذشت.

جمله" أَ فَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَها" استفهامى است توبيخى، چون قريه مذكور سر راه اهل حجاز به سوى شام قرار داشته است.

و اينكه فرمود:" بَلْ كانُوا لا يَرْجُونَ نُشُوراً" معنايش اين است كه از معاد نمى‏ترسند، و يا اصلا از معاد مايوسند، و چنين احتمالى نمى‏دهند، و اين تعبير نظير جمله" بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ" است كه قبلا گذشت. و مراد از آن اين است كه: منشا اصلى تكذيب آنان بر كتاب و رسالت، و اندرز نگرفتن به اين موعظه شافيه، و عبرت نگرفتنشان به آن چيزهايى كه مايه اعتبار عبرت گيرندگان است، همانا اين مساله اساسى است كه اينان منكر معادند و به همين جهت دعوت انبياء در آنان كمترين اثر را نداشته و هيچ حكمت و موعظه‏اى به دلهايشان راه نمى‏يابد.

بحث روايتى :(رواياتى در باره اصحاب رس و عذاب آنان و ...)

در كتاب عيون به سند خود از ابو الصلت هروى از حضرت رضا (ع) روايت كرده كه امير المؤمنين (ع) در حديثى طولانى كه راجع به داستان اصحاب رس‏