ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 384
نمايش فراداده

ممكن بود فرعون به ساحران اجازه دهد كه به موسى ايمان بياورند و انتظارش مى‏رفت، ولى آنان قبل از اجازه فرعون ايمان آورند، (و نيز در آيه‏اى كه مثل زديم معنا اين مى‏شود كه كلمات پروردگارم نيز ممكن است تمام شود، ولى آب دريا قبل از آن تمام مى‏شد)، بعضى «1» ديگر از مفسرين نيز كلمه قبل را به معناى" بدون" گرفته‏اند.

فرعون در جمله" إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ"، بهتان ديگرى به موسى (ع) زده، تا دلها را و مخصوصا بزرگان قوم را از او برگرداند.

و در جمله" فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ" ايشان را به طور مبهم تهديد نموده مى‏گويد:" به زودى خواهيد فهميد" و بيان نكرده كه به چه عذابى شكنجه‏تان مى‏دهم تا دلالت كند بر اينكه احتياجى نيست كه من نام آن را ببرم، خودتان به زودى خواهيد فهميد.

" لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ"-" قطع از خلاف" به اين معنا است كه دست راست و پاى چپ كسى را قطع كنند- و يا به عكس و" تصليب" به معناى به دار آويختن مجرم است و نظير اين آيه در دو سوره اعراف و طه گذشت.

" قالُوا لا ضَيْرَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ" كلمه" ضير" به معناى ضرر است (يعنى اينكه تو ما را به دار بياويزى ضررى ندارد) و جمله" إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ" همان گفتار" لا ضير" را تعليل مى‏كند كه چرا ضرر ندارد، براى اينكه ما در مقابل اين عذابى كه ما را بدان تهديد مى‏كنى صبر مى‏كنيم و به سوى پروردگار خود باز مى‏گرديم، كه عالى‏ترين بازگشتها است.

" إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنا رَبُّنا خَطايانا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ" اين جمله، تعليل آن مطلبى است كه از كلام سابقشان استفاده مى‏شد و آن اين است كه ما نه تنها از مرگ و كشته شدن باك نداريم، بلكه مشتاق آن نيز هستيم تا پروردگار خود را ديدار كنيم، چرا كه با مردن و كشته شدن به سوى پروردگار خود بر مى‏گرديم و از اين برگشتن هم خوفى نداريم، براى اينكه ما اميدواريم پروردگارمان خطاهاى ما را بيامرزد و براى اينكه ما اولين كسى هستيم كه به موسى و هارون، فرستادگان پروردگارمان ايمان آورديم.

و اين تعليل تعليلى است صحيح، براى اينكه فتح باب در هر امر خيرى اثرى از خيرات دارد كه هيچ عقل سالمى در آن شك نمى‏كند، پس اگر خداى سبحان بنا داشته باشد

(1) تفسير روح المعانى، ج 19، ص 79.