ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 509
نمايش فراداده

مى‏گويد: علت كرامتش اين است كه اين نامه از ناحيه سليمان است، چون ملكه سبأ از جبروت سليمان خبر داشت و مى‏دانست كه چه سلطنتى عظيم و شوكتى عجيب دارد، به شهادت اينكه در چند آيه بعد از ملكه سبأ حكايت مى‏كند كه وقتى عرش خود را در كاخ سليمان ديد گفت:" وَ أُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِها وَ كُنَّا مُسْلِمِينَ- ما قبلا از شوكت سليمان خبر داشتيم و تسليم او بوديم".

" وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ"- يعنى اين نامه به نام خدا آغاز شده و به اين جهت نيز كريم است. آرى بت‏پرستان وثنى، همگى قائلند به اينكه خداى سبحان هست منتهى او را رب الارباب دانسته نمى‏پرستيدند، چون خود را كوچك‏تر از آن مى‏دانستند. آفتاب پرستان نيز، وثنى مسلك، و يكى از تيره‏هاى صابئين بودند، كه خدا و صفاتش را تعظيم مى‏كردند، چيزى كه هست صفات او را به نفى نواقص و اعدام برمى‏گردانيدند مثلا، علم و قدرت و حيات و رحمت را به نبود جهل و عجز و مرگ و قساوت تفسير كرده‏اند. پس قهرا وقتى نامه، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ باشد نامه‏اى كريم مى‏شود، چنان كه بودن آن از ناحيه سليمان عظيم نيز، اقتضاء مى‏كند كه نامه‏اى كريم بوده باشد. بنا بر اين، مضمون نامه تنها جمله" أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ" خواهد بود، و حرف" ان" در ابتداى آن تفسيرى است.

و عجب از جمعى «1» از مفسرين است كه جمله" إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ" را استينافى و غير مربوط به ما قبل گرفته و گفته‏اند: پاسخى است از سؤال مقدر، گويا كسى پرسيده، اين كتاب از طرف چه كسى رسيده و در آن چه نوشته؟ و ملكه سبأ در پاسخ گفته است:" اين از ناحيه سليمان است ..." و بنا به گفته اين مفسرين جمله" إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ ..." بيان مضمون نامه، يعنى متن نامه مى‏شود و خلاصه: همه جملات" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ" مضمون نامه مى‏شود. و اين چند اشكال دارد:

اول اينكه: در اين صورت كلمه" ان" زيادى مى‏شود و هيچ فايده‏اى در آن نمى‏ماند، هم چنان كه بعضى «2» به همين جهت گفته‏اند: اين كلمه مصدرى و كلمه" لا" نافيه است، نه ناهيه. (نمى‏خواهد بگويد بر من برترى‏جويى مكن، بلكه با حرف ان مصدرى، فعل" لا تعلوا" مصدر مى‏شود و چون گفتيم" لا" نافيه است معنا اين مى‏شود كه تو بر من برترى ندارى) ولى اين وجه بسيار بى پايه و- به بيانى كه خواهد آمد- بسيار سخيف و ضعيف است.

اشكال دوم اينكه: اين مفسرين نامبرده در توجيه اينكه چرا ملكه سبأ نامه را كتابى‏

(1) تفسير فخر رازى، ج 24، ص 194.

(2) روح المعانى، ج 19، ص 196.