ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 95
نمايش فراداده

" قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ"- ظاهرا خطاب در" برگردانيد مرا" به ملائكه موكل بر مرگ است، و كلمه رب استغاثه‏اى است كه حرف ندايش (اى) حذف شده، و اين استغاثه جمله‏اى است معترضه كه ميان" قال"، و" ارجعون" فاصله شده و تقدير آن" گفت- در حالى كه به پروردگار خود استغاثه مى‏كند- برگردانيد مرا" مى‏باشد.

بعضى «1» از مفسرين گفته‏اند: خطاب" ارجعون" به همان" رب" است، و اگر آن را جمع آورده و گفته:" برگردانيد" از باب تعظيم است، هم چنان كه همسر فرعون بنا به حكايت قرآن كريم به شوهر خود فرعون گفت:" قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَ لَكَ لا تَقْتُلُوهُ- نور چشم من و تو باشد و او را نكشيد".

بعضى «2» ديگر گفته‏اند: اين از باب جمع فعل است نه جمع فاعل، به اين معنا كه مى‏رساند چند مرتبه مى‏گويد پروردگارا" ارجعنى ارجعنى ارجعنى" مرا برگردان برگردان، برگردان، هم چنان كه بعضى در معناى شعر زير همين را گفته‏اند:


  • قفا نبك من ذكرى حبيب و منزل بسقط اللوى بين الدخول فحومل‏

  • بسقط اللوى بين الدخول فحومل‏ بسقط اللوى بين الدخول فحومل‏

" برخيزيد، برخيزيد تا گريه كنيم از ياد محبوب و منزل واقع در سقط اللوى بين دخول و حومل" كه معناى قفا (كه صيغه تثنيه و دو نفرى است)" قف، قف" است.

ولى اين دو وجه شاذ و در محاورات عرب نادر است، هم جمع آوردن به منظور تعظيم و هم به منظور جمع فعل، و نبايد كلام فصيح خداى را بر چنين معانى حمل كرد.

" لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ، كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها" كلمه" لعل" براى اميدوارى است و در اينجا وقتى عذاب خداى را مى‏بينند كه مشرف بر ايشان شده اظهار چنين اميدى مى‏كنند كه اگر برگردند عمل صالح كنند، هم چنان كه در جاى ديگر قرآن وعده صريح به عمل صالح مى‏دهند و مى‏گويند:" فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً" «3» و در جاى ديگر همين معنا را با تعبير تمنى ذكر كرده، كه مى‏گويند:" يا لَيْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا" «4».

" أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ"- يعنى" اعمل عملا صالحا" تا به جاى آورم عملى صالح‏

(1) مجمع البيان، ج 7، ص 117.

(2) روح المعانى، ج 18، ص 63 به نقل از مازنى.

(3) ما را برگردان تا عمل صالح كنيم. سوره سجده، آيه 12.

(4) اى كاش ما را برمى‏گرداندند، و ديگر به آيات پروردگارمان تكذيب نمى‏كرديم. سوره انعام، آيه 27.