صفحهى 116
بعضى «1» گفتهاند:" مراد از سؤال در جمله" وَ لا يُسْئَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ"، سؤال در روز قيامت است، و آن سؤالى كه نفى شده، سؤال استعلام و خبرگيرى است، نه سؤال توبيخ، چون خداى تعالى از خود مجرمين داناتر، و با خبرتر از خود آنان به گناهان آنان است و احتياج ندارد كه از ايشان بپرسد چه گناهى مرتكب شدهاند، علاوه بر اين ملائكه نيز گناهان ايشان را از نامههاى اعمال آنان مىفهمند، و مجرمين را از سيماى آنان مىشناسند. بخلاف آيه" وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ" «2»، كه سؤال در آن سؤال توبيخ است، نه استعلام و خبرگيرى، ممكن هم هست سؤال در هر دو آيه به يك معنا باشد، و اگر در يكى نفى و در يكى اثبات شده، به خاطر اختلاف مواقف روز قيامت است. چون در موقفى سؤال نمىشوند و در موقفى ديگر سؤال مىشوند، پس تناقضى در آيات نيست".
و نيز بعضى «3» از مفسرين گفتهاند:" ضمير جمع در جمله" عَنْ ذُنُوبِهِمُ" به-" مَنْ هُوَ أَشَدُّ- كسانى كه از قارون نيرومندتر بودند" برمىگردد، و مراد از مجرمين غير ايشان است، و معناى آيه اين است كه: ساير مجرمين از گناهان اقوام گذشته كه خدا هلاكشان كرده پرسش و بازخواست نمىشوند".
اين بود آن وجوهى كه گفتيم مفسرين در تفسير آيه آوردهاند، و هيچ يك از آنها با سياق سازگار نيست.
" فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ" كلمه" حظ" به معناى بهره آدمى از سعادت و بخت است.
" الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا"- يعنى كسانى كه زندگانى دنيا را هدف نهايى و يگانه غايت مساعى خويش مىدانند، و غايتى ديگر وراى آن نمىبينند، و خلاصه از آخرت غافل و جاهلند، و نمىدانند كه خدا در آخرت چه ثوابها براى بندگان خود فراهم كرده، آيه" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا، وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا، ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ" «4» نيز به اين معنا تصريح دارد، و به همين جهت اموال قارون را سعادتى عظيم شمردند، بدون اينكه قيد و
(1) روح المعانى، ج 20، ص 121. (2) نگهشان داريد كه بازخواست خواهند شد. سوره صافات، آيه 24. (3) روح المعانى، ج 20، ص 121. (4) از كسانى كه از ذكر ما روىگردانى مىكنند، و جز دنيا نمىخواهند، روى بگردان، كه اينان علمشان همين قدر است. سوره نجم، آيه 30.