صفحهى 176
يارى خود تقويت نموده و كمبود نيرويتان را جبران كند، و شما را بر خداى سبحان غلبه دهد، نداريد.
پس آيه شريفه به طورى كه ملاحظه مىفرماييد- تعجيز خدا، و غلبه بر او، و خروج و امتناع از حكم او را، با همه اقسامش نفى مىكند، و مىرساند كه خلق، نه خودشان مستقلا مىتوانند خدا را عاجز سازند، و نه غير ايشان مىتوانند اين كار را برايشان انجام دهند، و نه خودشان و غيرشان مىتوانند به اين غرض نائل آيند، معناى اول را جمله" وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ..." و معناى دوم را جمله" وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ"، و معناى سوم را جمله" وَ لا نَصِيرٍ" افاده مىكند.
" وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ" خطاب در اين جمله متوجه رسول خدا (ص) است، و جزء آن مطالبى كه رسول خدا (ص) مامور بود به مشركين بگويد، نيست، و منظور از آن اين است كه: حق را در باره آنهايى كه شقى هستند، و روز قيامت هلاك مىشوند، براى پيامبر صريح بيان كند، چون در جمله" يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ" آن را سربسته و مبهم بيان كرده بود.
دليل بر اين معنا خطاب در" اولئك" است، كه آن را دو مرتبه آورده، چون اگر جمله مورد بحث كلام رسول خدا (ص)، و تتمه ماموريت قبلى بود، مىفرمود:
" اولئكم".
باز مؤيد اين معنا جمله" من رحمتى" است، چون انتقال از مثل" اولئك يئسوا من رحمة اللَّه"، و يا" من رحمته"، با اينكه مقتضاى سياق همين بود، به مثل" أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي" تصديق و اعتراف را در ضمن دادن اصل خبر افاده مىكند، و صريحا اهل عذاب را كه قبلا مجمل بيان كرده بود، تعيين مىنمايد. مؤيد ديگرش تكرار كلمه" اولئك" و نيز خود سياق است.
و گويا اينكه خبر را به شخص رسول خدا (ص) مىدهد، منظور تقويت نفس شريف آن جناب، و نيز اشاره به اين باشد، كه مردم قابليت و صلاحيت مثل اين كلام را ندارند، و اينكه ايمان نمىآورند.
و به طورى كه از اطلاق كلمه" آيات اللَّه" برمىآيد، مراد از آن تمامى ادلهاى است كه بر وحدانيت حق تعالى، و نبوت رسول خدا (ص)، و حقانيت معاد