صفحهى 183
كه عمل لواط را و يا مقدمات شنيعه آن را در پيش روى همه انجام مىدادند.
بعضى «1» از مفسرين گفتهاند:" مراد از" قطع سبيل"، بستن راههايى است كه به شهر و ديار ايشان منتهى مىشد، چون قوم لوط از شهر بيرون مىشدند، و سر راه را بر مسافرينى كه مىخواستند به شهر آنان درآيند مىگرفتند، و آن گاه هر يك سنگى به طرف آنها پرتاب مىكردند، سنگ هر كس به هر كس مىخورد، او را مىگرفتند و اموالش را غارت مىكردند، و با او عمل لواط انجام مىدادند، و تازه سه درهم نيز غرامت مىستاندند، و در شهر قاضى داشتند كه او هم همين طور قضاوت مىكرد، و حق را به اهل شهر مىداد".
بعضى «2» ديگر گفتهاند:" مراد از" قطع سبيل"، اشاره به گناه ديگر آنان است، و آن اينكه علاوه بر عمل زشت مزبور راهزنى هم مىكردند" ولى به طورى كه خواننده ملاحظه فرمود، سياق آيه خلاف اين را مىرساند.
بعضى «3» ديگر گفتهاند:" مراد از" اتيان المنكر فى النادى"، اين است كه:
مجالسشان همه رقم منكرات و اعمال زشت داشت، به يكديگر ناسزا، و ناملايم مىگفتند، و قمار مىكردند، و به عابران سنگ مىانداختند، و دف و ناى مىنواختند، كشف عورت مىكردند، لواط مرتكب مىشدند". ولى خواننده عزيز آنچه را كه از سياق استفاده مىشد فهميد.
و جمله" فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قالُوا ائْتِنا بِعَذابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ" استهزاء و سخريهاى بوده از ايشان، كه از آن برمىآيد لوط (ع) ايشان را به عذاب خدا تهديد مىكرده، و ايشان در پاسخش از باب مسخره مىگفتند: چرا معطلى؟ اگر راست مىگويى بياور آن عذاب را، و اين نكته در جاى ديگر به صراحت آمده كه" وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ" «4».
" قالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ" اين جمله سؤال و درخواست فتح است از لوط (ع) و هم نفرينى است به قوم بدكارش، كه آنان را مفسد ناميد، چون عملشان زمين را فاسد مىكرد براى اينكه نسل بشر را قطع و بشريت را تهديد به فناء مىنمود.
(1) روح المعانى، ج 20، ص 153. (2 و 3) مجمع البيان، ج 8، ص 280. (4) لوط (ع) ايشان را به خشم و عذاب ما تهديد همى كرد، ولى آنها تهديد وى را سخريه مىگرفتند. سوره قمر، آيه 36.