صفحهى 213
و نيز در همان كتاب است كه رسول خدا (ص) به معاذ فرمود:
اى معاذ سابقين كسانى هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده مىدارند، و كسى كه دوست دارد در باغهاى بهشت گردش كند، زياد ذكر خداى عز و جل بگويد «1».
و در كافى به سند خود از عبدى از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه" بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ"، فرمود: منظور از اينان كه علم داده شدهاند، ائمهاند «2».
مؤلف: اين معنا در كافى «3» و در بصائر الدرجات «4» به چند طريق روايت شده، و منظور در همه آنها تطبيق كلى بر فرد بارز آن است، به دليل اينكه در روايت بعدى خواهيد ديد كه آيه را منحصر در ائمه ندانستهاند.
و در بصائر الدرجات به سند خود از بريد بن معاويه، از امام باقر (ع) روايت كرده كه گفت: من از آن جناب معناى آيه" بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ" را پرسيدم، فرمود: شماييد آن كسانى كه علم داده شدهاند، شما نباشيد چه كسى ممكن است باشد؟ «5».
و در الدر المنثور است كه: اسماعيلى در معجم خود، و ابن مردويه از طريق يحيى بن جعده، از ابى هريره روايت كردهاند كه گفت: مردمى از اصحاب رسول خدا (ص) از تورات چيزهايى مىنوشتند اين خبر به رسول خدا (ص) رسيد، فرمود: احمقترين احمقان، و گمراهترين گمراهان، مردمى هستند كه از كتابى كه خداوند بر پيغمبرشان نازل كرده، روىگردان شوند، و علاقمند به كتابى شوند كه خدا بر غير پيغمبر آنان نازل كرده و براى امتى غير از آنان فرستاده، در همين جريان بود كه آيه شريفه" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ ..." نازل شد «6».
و در همان كتاب است كه ابن عساكر، از ابى مليكه روايت كرده كه گفت: عبد اللَّه بن عامر بن كريز هديهاى براى عايشه فرستاد، عايشه خيال كرد فرستنده آن عبد اللَّه عمر است، لذا هديه را برگردانيد، و گفت: اين پسر عمر قرآن كريم را رها كرده، و كتابهاى ديگر را تتبع مىكند، با اينكه خداى تعالى فرمود:" أَ وَ لَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ يُتْلى عَلَيْهِمْ"
(1) نور الثقلين، ج 4، ص 162. (2 و 3) اصول كافى، ج 1، ص 167. (4 و 5) بصائر الدرجات، ص 204. (6) الدر المنثور، ج 5، ص 149.