ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 212

فرموده:" لا صلاة لمن لم يطع الصلاة و طاعة الصلاة ان تنتهى عن الفحشاء و المنكر- نماز نيست نماز كسى كه نماز خود را اطاعت نمى‏كند، و اطاعت نماز اين است كه از فحشاء و منكر دست بردارد" «1».

مؤلف: اين روايت را صاحب الدر المنثور نيز از ابن مسعود و غير او آورده «2».

و نيز در همان كتاب است كه انس روايت كرده كه جوانى از انصار نمازهاى خود را با رسول خدا (ص) مى‏خواند، و در عين حال مرتكب فحشاء هم مى‏شد اين خبر به رسول خدا (ص) رسيد، فرمود نماز او روزى او را از فحشاء باز خواهد داشت «3».

و نيز در همان كتاب است كه علماى اماميه از امام صادق (ع) روايت كرده‏اند، كه فرمود: هر كه دوست مى‏دارد بداند نمازش قبول شده يا نه، به خود بنگرد، كه آيا نمازش او را از فحشاء و منكر بازمى‏دارد يا نه؟ به همان مقدار كه بازش مى‏دارد قبول شده «4».

و در تفسير قمى در ذيل جمله" وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ" مى‏گويد: در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده كه آن جناب در معناى اين جمله مى‏فرمود: يعنى، اينكه خدا به ياد نمازگزاران است مهم‏تر است از اينكه نمازگزاران از او ياد مى‏كنند، مگر نشنيدى كه فرمود:

" فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ- مرا به ياد آوريد تا شما را به ياد آورم"؟ «5».

مؤلف: اين يكى از همان چند معنايى است كه در ذيل آيه شريفه نقل كرديم.

و در تفسير نور الثقلين از مجمع البيان نقل كرده كه گفته است: اصحاب ما اماميه از امام صادق (ع) روايت كرده‏اند، كه فرمود: منظور از" ذكر اللَّه" ياد خدا است، در هنگام برخورد به حلال و حرام او، (يعنى در برابر حلالش شكر گفتن، و از حرامش پرهيز كردن) «6».

و در همان كتاب از معاذ بن جبل روايت كرده كه گفت: من از رسول خدا (ص) پرسيدم كدام يك از اعمال محبوب‏ترين عمل نزد خدا است؟ فرمود:

اينكه بميرى در حالى كه زبانت از ذكر خداى عز و جل تر باشد «7».

(1) مجمع البيان، ج 8، ص 289.

(2) الدر المنثور، ج 5، ص 146.

(3 و 4) مجمع البيان، ج 8، ص 285.

(5) تفسير قمى، ج 2، ص 150.

(6 و 7) تفسير نور الثقلين، ج 4، ص 162.

/ 593