شرح و توضيح اينكه توحيد خداوند را به" كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ" تعليل فرمود - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 134

الْمُشْرِكِينَ".

شرح و توضيح اينكه توحيد خداوند را به" كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ" تعليل فرمود

" لا إِلهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" كلمه اخلاص" لا اله الا اللَّه" در مقام تعليل جمله" وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ" است، يعنى براى اين گفتيم كه با خدا خدايى ديگر مخوان كه غير از او هيچ معبودى نيست.

جمله بعد از كلمه اخلاص، كلمه اخلاص را تعليل مى‏كند، كه بيانش خواهد آمد.

" كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ"- كلمه" شى‏ء" از نظر مصداق با كلمه" موجود" مساوى است، (هر چيزى كه موجود باشد چيز هم هست، و هر چه كه چيز باشد موجود نيز هست)، در نتيجه بر تمامى موجودات اطلاق مى‏شود حتى بر خداى تعالى، هم چنان كه در آيه" قُلْ أَيُّ شَيْ‏ءٍ أَكْبَرُ شَهادَةً قُلِ اللَّهُ" «1» مى‏بينيم كلمه" شى‏ء" بر خدا اطلاق شده، و كلمه" هلاك" به معناى بطلان و معدوم شدن است.

دو كلمه" وجه" و" جهت" به يك معنا است، مانند كلمه" وعد" و" عدة"، و وجه هر چيزى در عرف عام به معناى آن ناحيه‏اى از آن است كه با آن با غير روبرو مى‏شود و ارتباطى با آن دارد، هم چنان كه وجه هر جسمى سطح بيرون آن است، و وجه انسان نيم پيشين سر و صورتش مى‏باشد، يعنى آن طرفى كه با آن با مردم روبرو مى‏شود، و وجه خدا چيزى است كه با آن براى خلقش نمودار است، كه خلقش هم با آن متوجه درگاه او مى‏شوند، و اين همان صفات كريمه او از حيات و علم و قدرت و سمع و بصر است و نيز هر صفتى از صفات فعل مانند صفت خلقت و رزق و احياء و اماته و مغفرت و رحمت و همچنين آيات داله بر خدا بدان جهت كه آيتند، وجه خدا مى‏باشند.

بنا بر اين هر موجودى كه تصور شود فى نفسه هالك و باطل است، و حقيقتى جز آنچه كه از ناحيه خداى تعالى به آن افاضه شود ندارد، و آنچه كه منسوب به خداى تعالى نباشد از حقيقت به طور كلى خالى است، و جز موهومى كه وهم متوهم آن را تراشيده نيست، و يا سرابى است كه خيال آن را به صورت حقيقت جلوه داده، مانند اصنام و بتها كه از حقيقت جز اين مقدار كه سنگ و يا چوب و يا فلز است ندارند، و اما اينكه رب و يا معبود باشند و نفع و ضرر يا اثر ديگرى داشته باشند حقيقت ندارد، و بيش از نامهايى كه از ناحيه پرستندگان آنها صورت گرفته چيز ديگرى نيستند.

(1) بگو شهادت چه چيز بزرگتر است؟ بعد خودت پاسخ بده كه شهادت خدا بزرگتر است، سوره انعام، آيه 19.

/ 593