بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاييد فرضيه تطور انواع بدانها استشهاد شده است بر صحت اين فرضيه‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 388

ميمونى حيوان غير ميمون و كاملترى شود، و مدعى همين است كه انواع در سير تكاملى جاى خود را به يكديگر داده، نوع ناقص بدل به نوع كامل مى‏شود.

آنچه مى‏توان پذيرفت، و نمى‏شود انكار كرد، تنها اين مقدار است كه نشاه زندگى از نظر كمال و نقص و شرافت و پستى داراى مراتبى مختلف است، و اعلى مراتب زندگى، زندگى انسانى است، و از آن پايين‏تر زندگى حيواناتى است كه به زندگى انسان شبيه‏تر است و همچنين حيوانات ديگرى كه در مراتب پايين‏تر از زندگى انسان قرار دارد كه هر يك به زندگى انسان نزديكترند در مرتبه عالى‏ترى قرار دارند.

و اما اينكه اين اختلاف مراتب از راه هر نوعى به نوع همسايه خود كه كامل‏تر از آن است صورت گرفته، هيچ دليلى در كار نيست، كه آن را افاده كند، و از اختلاف مراتب زندگى نمى‏توان تطور را نتيجه گرفت.

بله مى‏توان از آن حدس غير يقينى زد، پس فرضيه تطور انواع، فرضيه‏اى است حدسى، كه اساس علوم طبيعى امروز را تشكيل داده، كه ممكن است روز ديگر فرضيه‏اى قوى جاى آن را بگيرد، چون علم هيچ وقت توقف نمى‏كند، و همواره رو به پيشرفت، و دامنه مباحث علمى رو به گسترش است.

بيان عدم دلالت آياتى كه احيانا براى تاييد فرضيه تطور انواع بدانها استشهاد شده است بر صحت اين فرضيه‏

و چه بسا بعضى از اهل بحث براى اثبات فرضيه مزبور استدلال كنند به آيه شريفه" إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ" «1».

به اين بيان كه" اصطفاء" به معناى انتخاب و برگزيدن نخبه هر چيزى است، و اين برگزيدن وقتى صحيح است كه فرد برگزيده شده در بين جماعتى باشد، تا انتخاب كننده آن فرد را از بين ساير افراد انتخاب كند. و بر ديگران ترجيح دهد، همانطور كه نوح را از بين مردم زمانش، و آل ابراهيم و آل عمران را از بين مردم معاصرشان برگزيد.

و لازمه اين حرف اين است كه در زمان آدم نيز افرادى چون آدم بوده باشند، تا خدا از بين آنان آدم را انتخاب كند، و مجهز به عقل سازد، و آن افراد غير از بشر اولى چيزى نمى‏تواند باشد، بلكه بشر اولى بوده، كه مجهز به جهاز عقل نبوده‏اند، و خدا آدم را از بين آنان برگزيد، و مجهز به عقل كرد، و در نتيجه آدم با جهش خدايى از يك نوع جنبنده به نوعى ديگر منتقل شد و از مرتبه انسان اولى وحشى و بى عقل، به مرتبه انسان مجهز به عقل كامل منتقل گشت، و آن گاه نسل او زياد شده، و نسل انسان اولى و ناقص، رو به نقصان نهاد، تا منقرض گشت.

(1) خداوند برگزيد آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر عالميان. سوره آل عمران، آيه 33.

/ 593