تهديد منافقين و بيمار دلان و شايعه پراكنان به اخراج از شهر و مهدور ساختن خونشان، اگر از فساد دست نكشند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 510

مى‏پوشاند، و يا روسرى مخصوصى است كه صورت و سر را ساتر مى‏شود، و منظور از جمله" پيش بكشند مقدارى از جلباب خود را"، اين است كه آن را طورى بپوشند كه زير گلو و سينه‏هايشان در انظار ناظرين پيدا نباشد.

" ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ"- يعنى پوشاندن همه بدن به شناخته شدن به اينكه اهل عفت و حجاب و صلاح و سدادند نزديك‏تر است، در نتيجه وقتى به اين عنوان شناخته شدند، ديگر اذيت نمى‏شوند، يعنى اهل فسق و فجور متعرض آنان نمى‏گردند.

بعضى «1» از مفسرين در معناى آن گفته‏اند: اين پوشيدگى، نزديك‏تر بودن ايشان به مسلمان بودن و آزاد بودن را مى‏شناساند، چون زنان غير مسلمان، و نيز كنيزان در آن دوره حجاب نداشتند، و حجاب علامت زنان مسلمان بود، و در نتيجه كسى متعرض آنان نمى‏شد، و حتى كسى نمى‏پنداشت كه ايشان كنيز و يا غير مسلمانند، و از ملت يهود و نصارى هستند ليكن معناى اول به ذهن نزديك‏تر است.

تهديد منافقين و بيمار دلان و شايعه پراكنان به اخراج از شهر و مهدور ساختن خونشان، اگر از فساد دست نكشند

" لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ..."

كلمه" انتهاء" به معناى امتناع از عملى و ترك كردن آن است، و كلمه" مرجفون" جمع اسم فاعل از" ارجاف" است، و" ارجاف" به معناى اشاعه باطل، و در سايه آن استفاده‏هاى نامشروع بردن است، و يا حد اقل مردم را دچار اضطراب كردن است.

و كلمه" لنغرينك" از" اغراء" است، و" اغراء" به معناى تحريك كسى است به انجام عملى.

و معناى آيه اين است كه: سوگند مى‏خورم، اگر منافقين و بيماردلان دست از فساد انگيزى بر ندارند، و كسانى كه اخبار و شايعات دروغى در بين مردم انتشار مى‏دهند، تا از آب گل‏آلود اغراض شيطانى خود را بدست آورند، و يا حد اقل در بين مسلمانان دلهره و اضطراب پديد آورند، تو را مامور مى‏كنيم تا عليه ايشان قيام كنى، و نگذارى در مدينه در جوارت زندگى كنند، بلكه از اين شهر بيرونشان كنى، و جز مدتى كم مهلتشان ندهى، و منظور از اين مدت كم فاصله بين مامور شدن، و ماموريت را انجام دادن است.

" مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا" كلمه" ثقفوا" مجهول ماضى از ماده" ثقف" است، كه به معناى ادراك، و ظفر

(1) تفسير كشاف، ج 3، ص 560.

/ 593