معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله:" ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ" قائل شده‏اند و براى آن توجيهاتى كرده‏اند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 368

و بنا بر اين هيچ چيز از مخلوقات او كه وجودش مركب است نخواهى ديد، مگر آنكه در وجود آن، چند اسم از اسماء حسناى خدا دخالت و وساطت دارند، كه اين چند اسم بعضى ما فوق بعضى، و بعضى در عرض بعضى ديگرند، و هر اسمى از آن اسماء كه خصوصى‏تر است، واسطه است بين آن موجود، و بين آن اسمى كه اعم از خودش است، مثلا اسم شافى اخص از اسم رؤوف و رحيم است، چون او تنها مربوط به شفاى بيماران است، و آن دوى ديگر هم شامل بيماران مى‏شود، و هم غير آنان، و به همين جهت اسم شافى واسطه مى‏شود بين مريض، و بين اسم رؤوف و رحيم، باز اسم رحيم خصوصى‏تر از اسم قدير است، و به همين جهت واسطه مى‏شود ميان قدير و بيمار، و به همين منوال ساير اسماء.

و اين وساطت در حقيقت تتميم تاثير سبب در مسبب است، و يا به عبارت ديگر نزديك كردن مسبب است به سبب، تا تاثير سبب به فعليت برسد، و از اين معنا نتيجه مى‏گيريم كه خدا شفيع مى‏شود با بعضى از اسماى خود، نزد بعضى ديگر، پس صحيح است كه به استعمال حقيقى گفته شود كه خدا شفيع است، و غير از او شفيعى نيست، (دقت بفرماييد).

معناى ديگرى كه مفسرين براى جمله:" ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ" قائل شده‏اند و براى آن توجيهاتى كرده‏اند

از آنچه گذشت معلوم و روشن شد كه ديگر هيچ اشكالى در اين اطلاق و استعمال نيست، و جا ندارد كسى اشكال كند كه چطور خدا شفيع مى‏شود نزد خودش، چون گفتيم حقيقت اين شفاعت وساطت يكى از صفات كريمه او بين شخص محتاج، و يكى ديگر از صفات اوست، هم چنان كه خود ما همه روزه پناه مى‏بريم به رحمت او از غضبش و يا پناه مى‏بريم به فضلش از عدلش، و رحمت و فضلش را شفيع قرار مى‏دهيم بين خود و بين غضب و عدل او، و اما اين معناى از شفاعت كه خدا براى كسى نزد غير خودش، شفيع شود البته به هيچ وجه صحيح نيست.

مفسرين براى اينكه همين معناى دوم به نظرشان نزديك‏تر رسيده، در تفسير آيه اختلاف كرده و حرفها زده‏اند:

بعضى «1» گفته‏اند: كلمه" دون" در جمله" ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ"، به معناى كلمه" عند- نزد" مى‏باشد، و جمله" من دونه" حال از ضمير" لكم" است، و معناى آيه اين است: شما در اين حال كه از خدا تجاوز كرده‏ايد (براى خدا شريك قائل شده‏ايد)، ديگر هيچ ولى و شفيعى نداريد، و خلاصه مى‏خواهد بفرمايد نزد خدا شفيع و وليى ندارند.

(1) روح المعانى، ج 21، ص 120.

/ 593