چند روايت در ذيل آيه" أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً ..." و" لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 405

پروردگارشان خطاب مى‏كند كه سرها از سجده بر داريد، اين جا ديگر جاى سجده نيست، و امروز روز عبادت نيست، من از شما زحمت هر عملى و عبادتى را برداشتم، مى‏گويند:

پروردگارا آخر هيچ چيزى بهتر از اين كه به ما داده‏اى نيست، (چگونه به شكرانه‏اش به سجده نيفتيم؟) به ما بهشت ارزانى داشته‏اى، مى‏فرمايد: شما هفتاد برابر آنچه داريد نيز نزد من داريد.

پس مؤمن در هر روز جمعه آنچه دارد هفتاد برابر مى‏شود، و اين است معناى جمله" وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ" كه مربوط است به روز جمعه، آرى، شب آن روز، شبى بسيار بزرگ، و روزش روزى بسيار تابناك است، تا مى‏توانيد در شب و روز جمعه تسبيح و تهليل و تكبير و ثناى خداى عز و جل بگوييد، و به رسول خدا (ص) درود بفرستيد.

آن گاه فرمود: پس مؤمن از آن قرارگاه مى‏رود و به هيچ چيز عبور نمى‏كند، مگر آنكه روشنش مى‏سازد، تا به همسرانش مى‏رسد، همسرانش مى‏گويند: به آن خدايى كه اين بهشت را در اختيارمان گذاشت، اى مولاى ما، هرگز تو را زيباتر از اين ساعت نديده‏ايم، مى‏گويد: من به نور پروردگارم نظر كردم، تا آنجا كه گفت: عرضه داشتم: فدايت شوم، باز هم برايم بگو، فرمود: خداى تعالى بهشتى را به دست خود آفريد، كه هيچ چشمى آن را نديده، و احدى از آن خبر ندارد، همه روزه صبح درب آن بهشت را باز مى‏كند، و به آن فرمان مى‏دهد كه بوى خوشت را زيادتر كن، و نسيمت را جانفزاتر ساز، اين است كه خداى عز و جل در باره‏اش فرموده:" فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ" «1».

مؤلف: ذيل روايت صدرش را تفسير مى‏كند، كه منظور از اينكه گفت: چون به او نظر مى‏كنند، همان است كه در ذيلش فرمود: من به نور پروردگارم نظر كردم، و اما جمله" يعنى به رحمت او" جزو روايت نيست، بلكه تفسيرى است كه راوى خودش براى آن جمله كرده.

و در كافى به سند خود از عبد اللَّه بن ميمون قداح، از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: كسى كه مؤمنى را طعام دهد تا سير شود، هيچ كس از خلق خدا نمى‏داند كه چه اجرى در آخرت دارد، نه هيچ ملكى مقرب، و نه هيچ پيغمبرى مرسل، مگر خود رب العالمين «2».

چند روايت در ذيل آيه" أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً ..." و" لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى‏ ..."

و در تفسير قمى در روايتى از ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده: كه در ذيل آيه" أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ" فرمود: على بن ابى طالب (ع) و وليد بن عقبة بن ابى معيط با هم مشاجره كردند، فاسق، يعنى همان وليد بن عقبه، مى‏گفت به خدا سوگند زبان من از تو گوياتر، نيزه‏ام از نيزه تو تيزتر، و در صف تيراندازان ثابت‏قدم‏ترم، على‏

(1) تفسير قمى، ج 2، ص 170- 168.

(2) اصول كافى، ج 2، ص 201، ح 6.

/ 593