نكاتى كه از آيه:" فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ ..." استفاده مىشود
" فَسُبْحانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَ حِينَ تُصْبِحُونَ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ عَشِيًّا وَ حِينَ تُظْهِرُونَ" بعد از آنكه بيان داشت كه خدا خلقت را آغاز كرده، و سپس ايشان را براى لقاى خود مبعوث مىكند، و سپس به دو طايفه بهشتى و دوزخى، متنعم و معذب متفرق مىكند، مؤمنين را كه اعمال صالح مىكنند به سوى بهشت، و كفار را كه آيات خدا را تكذيب مىكنند به دوزخ مىبرد، و نيز بعد از آنكه خاطرنشان ساخت كه تكذيبكنندگان آيات خدا در دنيا نيرومند و مرفه و توانگر هستند، و ليكن آخرت را فراموش كرده و در نتيجه آيات خداى را تكذيب نموده، و بدان استهزاء كردند، و سرانجام كارشان منتهى به عذاب استيصال شد، و اين عذاب كيفر ظلمى بود كه خودشان به خود كردند، و خدا به آنان ظلم نكرد.و چون از بيان مزبور، اين معنا به دست آمد كه در دار خلقت تدبيرى الهى و متقن در كار هست، تدبيرى كه بهتر از آن و زيباتر از آن تصور ندارد، و نيز به دست آمد كه انسانها در سير تاريخى خود گناهان و خطاهايى در عقيده داشته، و در باره پروردگار خود مرتكب بديها، و اسائه ادبها شدند، شريكهايى برايش تراشيده، و ديدارش را منكر شدند، و گناهانى ديگر كردند.لذا دنبالش خداى را در هر زمان متجدد تسبيح، و بر صنع و تدبيرش در آسمانها و زمين يعنى در سراسر عالم مشهود تحميد كرده، پس خدا از آن عقايد باطل و اعمال زشت منزه است، و در تمامى آنچه در آسمان و زمين آفريده محمود و ستايش شده است.از اين حمد و تسبيح چند نكته به دست مىآيد. اول اينكه: تسبيح و تحميد در آيه شريفه انشايى، و از ناحيه خود خداى تعالى است، نه اينكه براى ديگران انشاء كرده باشد، تا معنايش" قولوا سبحان اللَّه، و قولوا الحمد للَّه- خدا را تسبيح و تحميد كنيد" باشد.(1) يعنى آيا كسانى كه مرتكب گناهان مىشوند، گمان كردهاند كه ما ايشان را برابر با كسانى مىدانيم كه ايمان آورده و اعمال نيك كردهاند؟ و زندگى و مرگشان يكسان است؟ چه بد داورى است كه كردهاند. سوره جاثيه، آيه 21.