بعد از هلاكت قارون، بر آرزومندان ثروت او معلوم گشت كه وسعت و تنگى رزق تابع مشيت خدا است
" وَ أَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ، يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ ..."مىگويند كلمه" وى" كلمهاى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مىشود، و بسا هم مىشود كه در مورد تعجب به كار مىرود، و هر دو معنا با آيه شريفه مىسازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مىرسد." وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ"- در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مىكردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون، اعتراف كردهاند به اينكه آنچه قارون ادعا مىكرد و ايشان تصديقش مىكردند، باطل بوده، و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى.معمولا كلمه" كان" براى تشبيه چيزى است به چيزى، مىگوييم: فلانى كانه شير