مخير بودن همسران پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بين جدايى از او- اگر دل به دنيا و زينت‏هاى آن بسته‏اند- يا تحمل سختى‏هاى زندگى در خانه او- اگر خدا و رسول و دار آخرت را مى‏طلبند - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 456

صورتى است كه بخواهند همسر او باشند، و گرنه مانند ساير مردمند، و سپس ايشان را خطاب كند كه متوجه باشند در چه موقفى دشوار قرار گرفته‏اند، و به خاطر افتخارى كه نصيبشان شده چه شدايدى را بايد تحمل كنند، پس اگر از خدا بترسند، خداوند اجر دو چندانشان مى‏دهد، و اگر هم عمل زشتى كنند، عذابشان نزد خدا دو چندان خواهد بود.

آن گاه ايشان را امر مى‏كند به عفت، و اينكه ملازم خانه خود باشند، و چون ساير زنان خود را به نامحرم نشان ندهند، و نماز بگزارند، و زكات دهند، و از آنچه در خانه‏هايشان نازل و تلاوت مى‏شود از آيات قرآنى و حكمت آسمانى ياد كنند، و در آخر، عموم صالحان از مردان و زنان را وعده مغفرت و اجر عظيم مى‏دهد.

مخير بودن همسران پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) بين جدايى از او- اگر دل به دنيا و زينت‏هاى آن بسته‏اند- يا تحمل سختى‏هاى زندگى در خانه او- اگر خدا و رسول و دار آخرت را مى‏طلبند

" يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ ... أَجْراً عَظِيماً" سياق اين دو آيه اشاره دارد به اينكه گويا از زنان رسول خدا (ص) يا از بعضى ايشان سخنى و يا عملى سرزده كه دلالت مى‏كرده بر اينكه از زندگى مادى خود راضى نبوده‏اند، و در خانه رسول خدا (ص) به ايشان سخت مى‏گذشته، و نزد رسول خدا (ص) از وضع زندگى خود شكايت كرده‏اند و پيشنهاد كرده‏اند كه كمى در زندگى ايشان توسعه دهد، و از زينت زندگى مادى بهره‏مندشان كند.

دنبال اين جريان خدا اين آيات را فرستاده، و به پيغمبرش دستور داده كه ايشان را بين ماندن و رفتن مخير كند، يا بروند و هر جورى كه دلشان مى‏خواهد زندگى كنند، و يا بمانند و با همين زندگى بسازند، چيزى كه هست اين معنا را چنين تعبير كرد، كه اگر حيات دنيا و زينت آن را مى‏خواهيد، بياييد تا رهايتان كنم. و اگر خدا و رسول و دار آخرت را مى‏خواهيد بايد با وضع موجود بسازيد، و از اين تعبير بر مى‏آيد كه:

اولا جمع بين وسعت در عيش دنيا، و صفاى آن، كه از هر نعمتى بهره بگيرى و به آن سرگرم شوى، با همسرى رسول خدا (ص) و زندگى در خانه او ممكن نيست، و اين دو با هم جمع نمى‏شوند.

ثانيا دلالت مى‏كند بر اينكه هر يك از دو طرف تخيير مقيد به مقابل ديگرش است، و مراد از اراده حيات دنيا و زينت آن، اين است كه انسان دنيا و زينت آن را اصل و هدف قرار دهد، چه اينكه آخرت را هم در نظر بگيرد يا نه، و مراد از اراده حيات آخرت نيز اين است كه آدمى آن را هدف و اصل قرار دهد، و دلش همواره متعلق بدان باشد، چه اينكه حيات دنياييش هم توسعه داشته باشد، و به زينت و صفاى عيش نائل بشود، يا آنكه از لذائذ مادى به كلى‏

/ 593