روايات و اقوالى در باره مقصود از اذيت بنى اسرائيل به موسى (عليه السلام) در ذيل آيه:" لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى ..."
در كافى به سند خود از محمد بن سالم، از ابى جعفر (ع) روايت كرده، كه در حديثى فرمود: خدا هيچ مؤمنى را لعنت نمىكند، چون خودش فرموده:" إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً" «2».و در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير، از امام صادق (ع) روايت كرده، كه فرمود: بنى اسرائيل مىگفتند: آنچه مردان دارند موسى ندارد، و اين تهمت از اين نظر بهتر در دلها مىنشست، كه موسى همواره بدن خود را در محلى مىشست كه احدى او را نبيند، اين بود تا آنكه روزى موسى كنار نهرى جامه خود را كند، و روى سنگى گذاشت، و مشغول شستشو شد خداوند سنگ را فرمود: تا از موسى دور شود، و موسى مجبور شود به تعقيب آن برود و در نتيجه بنى اسرائيل همه عورت او را ببينند، و بدانند كه آن سخن تهمت است، و همين طور هم شد، و فهميدند آنچه مىگفتند تهمت بوده، پس اين آيه در اين باره است كه مىفرمايد:" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى ..." «3».و در مجمع البيان آمده كه مفسرين در تفسير اين آيه و اينكه منظور از اذيت بنى اسرائيل چيست؟ اقوالى گفتهاند:اول اينكه موسى و هارون به بالاى كوه رفته بودند، و در همانجا هارون مرد،(1) مجمع البيان، ج 8، ص 374.(2) اصول كافى، ج 2، ص 31، س 18.(3) تفسير قمى، ج 2، ص 197.