اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم و توضيح مفاد آيه:" ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ ..." - ترجمه تفسیر المیزان جلد 16

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 16

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 293

غارتها، و سلب امنيت، و كوتاه سخن هر بلايى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم مى‏زند، چه اينكه مستند به اختيار بعضى از مردم باشد، و يا نباشد، چون همه آنها فسادى است كه در دريا و خشكى عالم پديد مى‏آيد، و خوشى و طيب عيش انسانها را از بين مى‏برد.

اشاره به وجود رابطه مستقيم بين اعمال مردم و حوادث عالم و توضيح مفاد آيه:" ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ ..."

" بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ"- يعنى اين فساد ظاهر در زمين، بر اثر اعمال مردم است، يعنى به خاطر شركى است كه مى‏ورزند، و گناهانى است كه مى‏كنند، و ما در تفسير آيه" وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ" «1»، و نيز در مباحث نبوت در جلد دوم اين كتاب، اثبات كرديم كه بين اعمال مردم و حوادث عالم رابطه مستقيم هست، كه هر يك متاثر از صلاح و فساد ديگرى است.

" لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا"- لام در اين جمله، لام غايت است، و آيه چنين معنا مى‏دهد: آنچه در زمين ظاهر شد، به خاطر اين بود كه خدا و بال پاره‏اى از آنچه مى‏كردند به ايشان بچشاند، بلكه براى اين بود كه خود اعمالشان را به ايشان بچشاند، كه به صورت و بال به سوى‏شان بر مى‏گشت.

و اما اينكه چرا فرمود: بعض اعمالشان را، براى اينكه خدا از بيشتر اعمال آنان صرف نظر كرد، هم چنان كه فرمود:" وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ" «2».

اين آيه شريفه ناظر است به وبال دنيوى گناهان، و چشاندن و بال بعضى از آنها، نه همه آنها، و اما عذاب و وبال اخروى گناهان، آيه از آن ساكت است. پس اينكه بعضى‏ها «3» گفته‏اند:" مراد اين است كه وبال دنيوى را مى‏چشانيم، و اخروى آن را تا رسيدن قيامت تاخير مى‏اندازيم" تفسيرى است بدون دليل.

و بعيد نيست كه تقدير كلام را" ليذيقهم بعض جزاء ما عملوا- تا بچشاند به ايشان بعضى از كيفر آنچه كرده‏اند" گرفته‏اند و حال آنكه تقدير آن به عكس اين است، يعنى تقديرش" ليذيقهم جزاء بعض ما عملوا- تا بچشاند به ايشان جزاء بعضى از كارهاى ايشان را" است براى اينكه: آنچه كه ما را ناگزير مى‏كند از اينكه چيزى تقدير بگيريم،- البته اگر ناگزير باشيم- اين است كه آنچه به صورت فساد به آنان بر مى‏گردد، جزاى اعمالشان است نه خود

(1) و اگر اهل شهرها ايمان آورند و بپرهيزند هر آينه باز مى‏كنيم براى آنان بركتهايى از آسمان و زمين. سوره اعراف، آيه 96.

(2) آنچه از مصائب به شما مى‏رسد به خاطر كارهايى است كه خودتان كرديد، و خدا از بسيارى از كارهايتان عفو مى‏كند. سوره شورى، آيه 30.

(3) تفسير شريف لاهيجى، ج 3، ص 562.

/ 593