صفحهى 433
وجه اول قريب به همان معنايى است كه ما بيان كرديم.
در جمله" لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً" كلمه" من- كسى كه" بدل است از ضمير خطاب در" لكم" تا دلالت كند بر اينكه تاسى به رسول خدا (ص) صفت حميده و پاكيزهاى است كه هر كسى كه مؤمن ناميده شود بدان متصف نمىشود، بلكه كسانى به اين صفت پسنديده متصف مىشوند كه متصف به حقيقت ايمان باشند، و معلوم است كه چنين كسانى اميدشان همه به خدا است، و هدف و همشان همه و همه خانه آخرت است، چون دل در گرو خدا دارند، و به زندگى آخرت اهميت مىدهند و در نتيجه عمل صالح مىكنند، و با اين حال بسيار به ياد خدا مىباشند و هرگز از پروردگار خود غافل نمىمانند، و نتيجه اين توجه دائمى، تاسى به رسول خدا (ص) است، در گفتار و كردار.
بعضى از مفسرين گفتهاند: جمله" لِمَنْ كانَ ..." صله است براى كلمه" حسنة" و يا صفتى است براى آن، و منظورشان اين بوده كه كلمه" من" را بدل از ضمير خطاب نگيرند، ولى برگشت هر سه وجه به يكى است.
وصف حال مؤمنين بعد از ديدن لشكريان احزاب: افزون گشتن ايمان، وفا و استوارى بر عهد و ...
" وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ" اين آيه وصف حال مؤمنين است كه وقتى لشكرها را مىبينند كه پيرامون مدينه اتراق كردهاند، مىگويند اين همان وعدهاى است كه خدا و رسولش به ما داده، و خدا و رسولش راست مىگويند، و اين عكس العمل آنان براى اين است كه در ايمان خود بينا، و رشد يافتهاند، و خدا و رسولش را تصديق دارند. به خلاف آن عكس العملى كه منافقين و بيماردلان از خود نشان دادند، آنها وقتى لشكرها ديدند به شك افتاده و سخنان زشتى گفتند، از همين جا معلوم مىشود كه مراد از مؤمنين آن افرادى هستند كه با خلوص به خدا و رسول ايمان آوردند.
" قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ"- كلمه" هذا" اشاره است به آنچه ديدند، منهاى ساير خصوصيات، هم چنان كه در آيه" فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي" «1» كلمه" هذا" صرفا اشاره است به همين معنا.
و وعدهاى كه به آن اشاره كردند- به قول بعضى «2»- عبارت بود از اينكه رسول خدا
(1) همين كه آفتاب را درخشان ديد گفت اين پروردگار من است. سوره انعام، آيه 78.
(2) روح المعانى، ج 21، ص 169.