ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 240
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 240

مناسب با مقام همان معناى اول است، چون مقام، مقام انذار و بصيرت و عبرت است، و مناسب با چنين مقامى اين است كه: سرانجام گنه‏كاران كه همان" سوء العذاب" است به رخ آنان كشيده شود، نه اينكه بگوييم:" زنهار گناه مكنيد كه سرانجام كسانى كه قبل از شما گناه كردند اين شد كه به بزرگترين گناهان يعنى تكذيب آيات خدا و استهزاى آن دچار شدند".

" اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ" بعد از آنكه حجت بر معاد را ذكر كرد و تكذيب بسيارى از مردم را خاطرنشان ساخت، نتيجه را به طور خلاصه بيان فرمود، و آن اين است كه: آغاز و انجام به دست خداى سبحان است، و همه به سوى او بازمى‏گردند، و مراد از خلق، مخلوقات است، و به همين جهت ضمير جمع را به آنان برگردانيد، و فرمود" ترجعون- برمى‏گردانده مى‏شويد".

" وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ" اين آيه حال مجرمين را بيان مى‏كند، كه بعد از قيام ساعت يعنى برگشتن به سوى خدا براى حساب و جزاء، چه حالى دارند. و كلمه" يبلس" از مصدر" ابلاس" است، كه: به معناى نوميدى از رحمت خداست، كه منشا همه شقاوتها و بدبختى‏ها است.

" وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ مِنْ شُرَكائِهِمْ شُفَعاءُ وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ" اين جمله مى‏خواهد بفرمايد: اين گروه با ياسى كه از ناحيه اعمال خودشان دارند، از شفاعت خدايانى هم كه در دنيا شريك خدا گرفته بودند، و به آن اميد، آنها را مى‏پرستيدند، و مى‏گفتند:" هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ- اينها شفيعان ما، نزد خدايند"، مايوس خواهند شد، و عبادت بت‏ها را پنهان خواهند كرد" وَ كانُوا بِشُرَكائِهِمْ كافِرِينَ- پرستشى را كه نسبت به شركاء داشتند پنهان مى‏كنند"، چون كلمه" كافرين" به معناى" ساترين" است.

" وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ ... مُحْضَرُونَ" در مجمع البيان گفته: كلمه" روضة" به معناى بستانى است كه حسن منظر و خوشبويى او به نهايت رسيده باشد «1»، و در مفردات گفته:" كلمه" حبر" به معناى اثر نيكى است كه همه آن را مستحسن بدارند،- تا آنجا كه گفته:- معناى" فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ" اين است كه: در باغى فرح مى‏كنند، بقدرى كه اثر و نشانه تنعم در سيمايشان ظاهر شود" «2».

(1) مجمع البيان، ج 8، ص 298.

(2) مفردات راغب، ماده" حبر".