ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 16 -صفحه : 593/ 37
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 37

" سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ"- يعنى من از صالحين هستم، و ان شاء اللَّه تو هم اين معنا را در من خواهى يافت، پس استثناء (ان شاء اللَّه) مربوط به صلاحيت او فى نفسه نيست، بلكه متعلق است به دريافت موسى.

" قالَ ذلِكَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ وَ اللَّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ وَكِيلٌ" ضمير در" قال" به موسى (ع) برمى‏گردد، موسى در پاسخ شعيب (ع) گفت:" ذلِكَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ" يعنى اين قرارداد كه گفتى و شرطها كه كردى، و اين معاهده كه پيشنهاد نمودى ثابت باشد بين من و تو، نه من مخالفت آن كنم، و نه تو." أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ" اين جمله بيان آن دو مدتى است كه در كلام شعيب آمده و معين نشده بود، بلكه به طور مردد گفت: اگر ده سال تمامش كنى خودت كرده‏اى، و معناى جمله مورد بحث اين است كه: من خود اختيار دارم كه هر يك از اين دو مدت را بخواهم برگزينم، خلاصه اين اختيار واگذار به من است، اگر تنها هشت سال خدمت كردم، تو حق ندارى مرا به بيشتر از آن ملزم كنى، و اگر ده سال را برگزيدم باز هم نمى‏توانى مرا از آن دو سال اضافى منع كنى.

" وَ اللَّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ وَكِيلٌ"- خدا را در آنچه بين خود شرط و پيمان بستند، وكيل مى‏گيرد، كه به طور ضمنى او را گواه هم گرفته، تا در صورت تخلف و اختلاف حكم و داورى بين آن دو با او باشد، و به همين جهت نگفت خدا شاهد باشد، بلكه گفت وكيل باشد، براى اينكه شهادت و داورى هميشه با خدا هست، احتياج به شاهد گرفتن كسى ندارد، و اما وكيل شدنش وقتى است كه كسى او را وكيل خود بگيرد مانند يعقوب كه وقتى مى‏خواست از فرزندانش ميثاق بگيرد كه يوسف را به او برگردانند- بنا به حكايت قرآن كريم در آيه" فَلَمَّا آتَوْهُ مَوْثِقَهُمْ قالَ"- گفت:" اللَّهُ عَلى‏ ما نَقُولُ وَكِيلٌ- خداوند بر آنچه مى‏گويم وكيل است" «1»

بحث روايتى

رواياتى در ذيل آيات راجع به داستان ورود موسى (عليه السلام) به مدين و ملاقات با شعيب (عليه السلام) و ...

در كتاب كمال الدين «2» به سندى كه وى به سدير صيرفى دارد، از او از امام صادق‏

(1) سوره يوسف، آيه 66.

(2) كمال الدين و تمام النعمة، ص 150.