ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 36امين است، و معلوم است كه بهترين اجير آن كسى است كه قوى و امين باشد".و از اينكه دختر شعيب موسى (ع) را قوى و امين معرفى كرد، فهميده مىشود كه آن دختر از نحوه عمل موسى (ع) در آب دادن گوسفندان طرز كارى ديده كه فهميده او مردى نيرومند است، و همچنين از عفتى كه آن جناب در گفتگوى با آن دو دختر از خود نشان داد، و از اينكه غيرتش تحريك شد، و گوسفندان آنان را آب داد، و نيز از طرز به راه افتادن او تا خانه پدرش شعيب چيزهايى ديده كه به عفت و امانت او پى برده است.از اينجا معلوم مىشود كه: گوينده جمله" يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ ..." همان دخترى بوده كه به دستور پدرش رفت و موسى (ع) را به خانه دعوت كرد، هم چنان كه روايات امامان اهل بيت (ع) و نيز نظريه جمعى از مفسرين همين را مىگويد." قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ ..."در اين آيه شعيب (ع) پيشنهادى به موسى (ع) مىكند، و آن اينكه خود را براى هشت و يا ده سال اجير او كند، در مقابل او هم يكى از دو دختر خود را به همسرى به عقد وى درآورد، البته اين قرارداد عقد قطعى نبوده، به شهادت اينكه شعيب (ع) معين نكرده كه كدام يك از آن دو همسر وى باشند.و از جمله" إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ- يكى از اين دو دخترم" برمىآيد كه دختران در آن هنگام حاضر بودهاند، و معناى جمله" عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ" اين است كه:مىخواهم يكى از اين دو دخترم را به نكاحت درآورم، در مقابل اينكه تو هم خودت را اجير كنى براى من در مدت هشت سال، و كلمه" حجج" جمع حجة است، كه مراد از آن يك سال است، و اينكه سال را حجه خواند به اين عنايت است كه در هر سال يك بار حج بيت الحرام انجام مىشود.و از همين جا روشن مىگردد كه مساله حج خانه خدا جزو شريعت ابراهيم (ع) بوده، و در نزد مردم آن دوره نيز معمول بوده است." فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ"- يعنى اگر اين هشت سال را به اختيار خودت به ده سال رساندى، كارى است كه خودت زايد بر قرارداد كردهاى، بدون اينكه ملزم بدان باشى." وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ"- شعيب (ع) در اين جمله خبر مىدهد از نحوه كارى كه از او مىخواهد، و مىفرمايد كه من مخدومى صالح هستم، و نمىخواهم تو در خدمتگزارى من خود را به زحمت و مشقت اندازى.