صفحهى 401
مزروع (زراعت) است.
اين آيه يكى ديگر از آيات خداى سبحان را تذكر مىدهد كه بر حسن تدبير او نسبت به موجودات و مخصوصا موجودات زنده از قبيل چارپايان و انسان دلالت مىكند، و مراد از سوق آب به سوى زمين خالى از گياه، راندن ابرهاى حامل باران به سوى آن سرزمين است.
پس، از نزول باران از ابر، حيات زمين، و بيرون شدن زرع، و تغذى انسان و چارپايان تامين مىشود، چارپايانى كه خداوند آنها را رام انسانها كرده، تا براى رسيدن به مقاصد حيات خود تربيتشان كنند.
جمله" أَ فَلا يُبْصِرُونَ" تنبيه و توبيخ كفار است، كه چرا اين آيات را نمىبينند، و اگر خصوص آيت باران را اختصاص به ديدن داد، و آيت سابق، يعنى اهلاك امتهاى گذشته را اختصاص به شنيدن، براى اين است كه علم به هلاكت اقوام گذشته از راه شنيدن تاريخ و اخبار گذشتگان است، كه به وسيله گوش حاصل مىشود. و اما علم به راندن ابرها به اين سرزمين و آن سرزمين، و بيرون آوردن زراعت از زمينهاى مرده، و تغذى انسانها و چارپايان از آن زراعت، از راه ديدن حاصل مىشود.
" وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْفَتْحُ ... وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ" راغب گفته: كلمه" فتح" به معناى برداشتن قفل و حل اشكال است،- تا آنجا كه مىگويد- و وقتى گفته مىشود" فتح القضية فتحا" معنايش اين است كه فلانى فلان كار را حل كرد، و گره از آن برداشت، هم چنان كه در آيه" رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا بِالْحَقِّ وَ أَنْتَ خَيْرُ الْفاتِحِينَ" به همين معنا است «1».
در آيات سابق نيز مطالبى گذشت كه فتح به معناى فصل و حل بر آنها صادق است، يكى فصل بين مردم در روز قيامت است، كه در باره آن فرمود:" إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ" و دوم، چشاندن عذاب نزديكتر، و يا انتقام از مجرمين در دنيا است، كه معناى فتح بر آن نيز صادق است، و لذا بعضى «2» از مفسرين فتح را به روز قيامت تفسير كردهاند.
و بنا بر اين، معناى كلام كفار كه گفتهاند:" اين فتح چه وقت است اگر راست مىگوييد؟ همان مطلبى است كه مكرر در قرآن از ايشان حكايت شده، كه گفتهاند:" مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ- اين وعده چه وقت است اگر راست مىگوييد؟".
(1) مفردات راغب، ماده" فتح". (2) روح المعانى، ج 21، ص 140. به نقل از مجاهد. و مجمع البيان، ج 8، ص 334.