صفحهى 414
كه بيان بر مبين دارد. پس خداى تعالى بعد از آنكه حال ستمگران را بيان كرد كه از هر آيتى كه بر حق دلالت مىكرد روىگردان بودند و به حجتهايى بر عليهشان اقامه مىشد گوش فرا نمىدادند و موعظه را نمىشنيدند و به عبرت، اعتنايى نداشتند، و در نتيجه همين سرسختىها ربوبيت خداى تعالى و مساله بعث و حساب را منكر شدند و كارشان به جايى رسيد كه حتى دلهايشان از شنيدن نام خداى يگانه متنفر مىشد.
اينك در اين آيه مىفرمايد كه: اين اعراض، مخصوص كفار معاصر آن جناب نيست، بلكه اين مقتضاى طبع هر انسانى است كه به پيروى هواى نفس گرايش دارد و به نعمتهاى مادى و اسباب ظاهرى پيرامونش مغرور است، پس انسان طبعا هم فراموشكار است، هر وقت دچار گرفتارى شود، متوجه پروردگارش گشته و او را به خلوص مىخواند و چون پروردگارش نعمتى به او ارزانى بدارد، آن نعمت را به خودش نسبت مىدهد، و مىگويد هنر خودم بود و پروردگارش را فراموش مىكند، و نمىداند كه همين خود فتنهاى است كه با آن امتحانش مىكنند.
پس جمله" فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ" يعنى و چون مرض يا شدتى به انسان برسد،" دعانا" ما را مىخواند، و تنها به سوى ما متوجه مىشود، و از غير ما قطع اميد مىكند.
[ناسپاس بودن آدمى، كه چون خدا نعمتى به او داد مىگويد:" أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ"]
و در جمله" ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى عِلْمٍ" كلمه" خولناه" ماضى از مصدر" تخويل" است و تخويل به معناى عطا كردن به طور بخشش است. و اگر نعمت را مقيد به قيد" منا" كرد، براى اين است كه بفهماند وصف نعمت براى آن محفوظ است، و معنايش اين است كه: چون نعمتى از ناحيه خود به او بدهيم كه نعمت بودنش كاملا روشن است، و همه مىدانند كه از ناحيه ماست، مع ذلك مىگويد: اين نعمتها از هنرمندى خودم است.
و ضمير در" اوتيته" به نعمت برمىگردد، البته نه به اعتبار لفظش" چون اگر به اين اعتبار بود بايد مىفرمود" اوتيتها" چون لفظ نعمت مؤنث است و بايد ضمير مؤنث بدان برگردد"، بلكه به اعتبار معناى نعمت كه يا مال است و يا مطلق شىء و چون كلمه" مال" و كلمه" شىء" مذكر است مىتوان ضمير مذكر به آن برگردانيد. و عنايت در جمله مورد بحث اين است كه اشاره كند كه چنين انسان ناسپاسى، اعتراف نمىكند كه نعمتش از ماست، بلكه رابطهاش را از ما قطع مىكند، و به همين منظور نمىگويد:" اوتيتها" (چون كلمه نعمت دلالت دارد بر اينكه منعمى آن را داده) بلكه مىگويد:" اوتيته"، تا اعتراف نكرده باشد به اينكه خدا آن نعمت را به او داده.