صفحهى 573
عذاب انقراض شد، طبق آن وعدهاى كه خداى تعالى داد و فرموده بود" وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ" «1» و از ظاهر امر چنين برمىآيد كه آيه شريفه مربوط به هر دو داستان و متمم هر دو باشد، هر چند كه از ظاهر كلام مفسرين برمىآيد كه تنها مربوط به داستان دوم دانستهاند.
[مراد از حشر دشمنان خدا به سوى آتش]
" وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ" كلمه" يحشر" مضارع مجهول از" حشر" است و- به طورى كه راغب گفته «2»- به معناى آن است كه جمعيتى را از خانه و يا قرارگاهشان به زور بيرون كنند براى رفتن به جنگ و يا امثال آن. و كلمه" يوزعون" نيز مضارع مجهول است، از ماده" وزع" و اين كلمه به معناى آن است كه جلو جمعيت را بگيرى تا آخرش به آن ملحق شود، و همه يك جا جمع شوند.
بعضى «3» از مفسرين گفتهاند: مراد از حشر دشمنان خدا به سوى آتش اين است كه ايشان را از قبرها به سوى محشر بيرون كنند تا در آنجا بازخواست شوند و به حسابشان رسيدگى شود. و اگر آتش را هدف اين حشر قرار داده، براى اين است كه عاقبت بازخواست و حسابشان آتش است، (و خلاصه از اعمالى كه كردهاند معلوم است كه چه سرانجامى دارند) و دليل بر معناى مزبور اين است كه دنبالش مساله شهادت دادن اعضاى بدن ايشان را آورده، و گواهى خواستن از اعضاى بدن كفار قبل از دستور به داخل شدن در آتش است.
بعضى «4» ديگر گفتهاند: مراد از حشر آنها به سوى آتش، خود آتش است و ممكن است مساله شاهد گرفتن اعضا دو جا صورت بگيرد. يكى در موقف حساب و يكى هم در پرتگاه جهنم. ولى اين تفسير همان طور كه مىبينيد بى اشكال نيست.
و مراد از" أَعْداءُ اللَّهِ- دشمنان خدا"- به طورى كه گفته «5» شده- مشركين هستند كه رسول خدا (ص) را تكذيب كردند، نه مطلق كفار، به دليل اينكه دنبالش مىفرمايد:" وَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ" «6» و ما مىدانيم كه تمامى كفار معاصر رسول خدا (ص) هلاك نشدند، بلكه تنها از مشركين و آن هم تكذيب كنندگان بودند كه هلاك شدند.
_______________
(1) سوره روم، آيه 47.
(2) مفردات راغب، ماده" حشر".
(3) روح البيان، ج 8، ص 247.
(4) روح المعانى، ج 24، ص 114.
(5) جامع احكام القرآن، ج 15، ص 350.
(6) آن فرمانى كه در امتهاى گذشته صادر شد در حق ايشان محقق گشت. سوره حم سجده، آيه 25.