و ما براى روشن شدن مطلب عين كلام طبرسى در مجمع البيان را نقل مىكنيم:
" از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روايت شده كه فرمودند: روح هرگز به آسمان صعود نكرده، و همواره در ما هست" «1».
و اما اينكه صاحب روح المعانى آن را غريب و شگفت خوانده شگفتى در سخن خود او است كه هيچ دليلى بر درست نبودن اين حديث نياورده. علاوه بر اينكه خود او تسديد و تاييد كردن اين روح را در باره غير رسول خدا (ص) يعنى بعضى از افراد امت قبول كرده، آن وقت چطور آن را در باره رسول خدا (ص) و ائمه اهل بيت انكار مىكند؟
و خواننده اگر بخواهد به اعتراف وى در باره تسديد روح اطلاع يابد، بايد به تفسير روح المعانى در قسم اشاراتش مراجعه نمايد. و در نهج البلاغه آمده:" و خداى تعالى از روزى كه رسول خدا (ص) از شير گرفته شد، بزرگترين فرشته خود را قرين او ساخت تا آن جناب را شب و روز به طريق مكارم و به سوى محاسن اخلاق عالم سوق دهد" «2».
و در الدر المنثور است كه ابو نعيم- در كتاب دلائل- و ابن عساكر از على (ع) روايت كردهاند كه گفت:
شخصى از رسول خدا (ص) پرسيد: آيا هيچ بتى را پرستيدهاى؟
فرمود: نه. پرسيدند هيچ شراب نوشيدهاى؟
فرمود: هرگز.
من از اولين روز زندگىام همين مقدار را مىدانستم كه اين عقايدى كه مردم دارند كفر است، ولى نمىدانستم كتاب و ايمان چيست. در اينجا بود كه آيه شريفه" ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ" نازل شد «3».
و در كافى به سند خود از ابى عمرو زبيرى، از امام صادق (ع) روايتى آورده كه در ضمن آن در ضمير آيه" وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ" فرمود: يعنى تو مردم را به سوى صراط مستقيم دعوت مىكنى «4».
و در كافى به سند خود از جابر از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه گفت: از آن جناب شنيدم كه فرمود: قرآنى به دريا افتاد، ديدند كه تمامى آياتش سياه شده، جز اين آيه كه مىفرمايد:" أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ" «5».
(1) مجمع البيان، ج 9، ص 37. (2) نهج البلاغه صبحى الصالح، ص 300. (3) الدر المنثور، ج 6، ص 13. (4) كافى، ج 5، ص 13. (5) اصول كافى، ج 2، ص 632.