و انصاف اين است كه اينها آيه را خوب معنى نكردهاند، زيرا اول و آخرش با هم تناقض و تدافع دارد، چون بنا به گفته آنان جمله" اذ ظلمتم" تعليل اول بى فايده بودن آرزو است. و جمله" أَنَّكُمْ فِي الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ" تعليل دوم آن است. و لازمه اينكه قاعدتا بايد بين دو تعليل تطابق باشد، اين است كه در دومى بفرمايد" خدا حكم رانده كه شما آرزومندان در قيامت و تابعان قرينان، در عذاب باشيد" نه اينكه بفرمايد:" خدا حكم كرده كه شما آرزومندان معذب در قيامت با متبوعان خود مشترك باشيد".
بعضى «1» ديگر گفتهاند معناى آيه اين است كه: اشتراك، چيزى از عذاب را از شما كم نمىكند، براى اينكه هر يك از شما و قرينان شما بهره وافرى از عذاب دارد. اين هم درست نيست، چون بر فرض، علتى كه براى كم نشدن عذاب و بىفايده بودن اشتراك ذكر كرده فى نفسه صحيح باشد، نه لفظ آيه شريفه و نه سياق آن دلالتى بر اين علت ندارد.
بعضى «2» ديگر گفتهاند معنايش اين است كه: اشتراك شما و قرينان در عذاب سودى به حال شما ندارد آن طور كه در دنيا سود داشت، چون در دنيا وقتى مشتركا به شدائد گرفتار مىشديد به يكديگر كمك مىكرديد، و سنگينى گرفتارى بين همه شما تقسيم مىشد، ولى در اينجا اينطور نيست، چون هر يك از شما و قرينان شما بيش از حد طاقت، تحمل عذاب ندارد. اين نيز مانند وجه قبلى درست نيست و همان اشكال بر اين نيز وارد است. بعلاوه فهم چنين معنايى به ذهن هيچ كس در نمىآيد، تا آيه شريفه بخواهد آن را از ذهنش بيرون آورد.
" أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ مَنْ كانَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ"
بعد از آنكه داستان قرين قرار دادن براى كورصفتان را ذكر كرد، و فرمود كه در نتيجه چنين سرنوشتى درك و فهمشان معكوس مىشود بطورى كه ضلالت را هدايت مىپندارند و نمىتوانند حق را بشناسند، اينك در اين آيه به عنوان تفريع و نتيجهگيرى، رسول گرامى خود را متوجه مىكند به اينكه اين گونه افراد، كرها و كورهايى هستند كه تو نمىتوانى سخن حق را به ايشان بشنوانى، و به سوى راه رشد هدايتشان كنى، پس بيهوده خودت را به زحمت مينداز و در دعوت آنان پافشارى منما، و از اعراضشان اندوه مخور. چيزى كه هست اين معنا را به صورت استفهام انكارى بيان مىفرمايد. بقيه الفاظ آيه روشن است.
(1 و 2) مجمع البيان، ج 9، ص 48.