ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 18 -صفحه : 590/ 352
نمايش فراداده

مى‏گويند" دمره اللَّه" يعنى خدا او را هلاك كرد، و يا" دمر اللَّه عليه" يعنى خدا هر چه او داشت بر سرش خراب كرد، حتى خودش و خانواده و خانه و ملكش را. و بنا بر اين، عبارت" دمر عليه" به طورى كه ديگران هم گفته‏اند «1» بليغ‏تر از عبارت" دمر" است. و ضمير در" امثالها" به كلمه" عاقبت" و يا عقوبتى كه از مفاد كلام استفاده مى‏شود برمى‏گردد.

و مراد از" كافرين" كفار عهد رسول خدا هستند، و معناى آيه اين است كه: اى محمد آنها كه به تو كفر مى‏ورزند امثال اين عقوبت‏ها و يا عاقبت‏ها را دارند. و اگر به امثال آنها تهديد كرده، با اينكه اگر عقوبتى نازل شود يكى است و مثل است نه امثال، براى اين بوده كه كفار در معرض عقوبتهاى بسيارى هستند،- دنيوى و اخروى- هر چند كه براى نابودى آنان به بيش از يكى نيازى نيست. ممكن هم هست مراد از" كافرين" مطلق كفار باشد و جمله مورد بحث از باب تاسيس قاعده باشد.

توضيح اينكه در تعليل نصرت مؤمنين و هلاكت ...

توضيح اينكه در تعليل نصرت مؤمنين و هلاكت كفار فرمود: خدا مولاى مؤمنان است و كافران مولايى ندارند

" ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى‏ لَهُمْ"

كلمه" ذلك" اشاره به مطالب قبل يعنى نصرت مؤمنين و هلاكت و سوء عاقبت كفار است. و نبايد به اين سخن گوش داد كه بعضى «2» گفته‏اند اشاره است به ثبوت عاقبت و يا عقوبت امت‏هاى گذشته براى كفار اين زمان. و نه به اين قول كه گفته‏اند «3» تنها اشاره است به نصرت مؤمنين. براى اينكه آيه شريفه متعرض حال مؤمنين و كفار هر دو است.

و كلمه" مولى"، گويا مصدر ميمى باشد و معناى وصفى از آن اراده شده باشد كه در نتيجه به معناى" ولى" مى‏شود، چون مولى بر مالك برده اطلاق مى‏شود، زيرا در امور برده ولايت دارد، و بر ناصر هم اطلاق مى‏شود، چون در امور منصور دخل و تصرف مى‏كند، و به آن امور قوت و جان مى‏دهد. و خداى سبحان هم از اين جهت مولى است كه مالك بندگان و امور آنان در صراط تكوين است و هم مدبر آن امور است و هر جور بخواهد تدبير مى‏كند، مى‏فرمايد:" ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ" «4»

و نيز مى‏فرمايد:" وَ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ" «5» و هم از اين جهت كه مدبر امور بندگان در صراط سعادت است، ايشان را به سوى سعادتشان و به سوى بهشت هدايت مى‏نمايد و به اعمال صالح موفقشان مى‏كند و بر دشمنان ياريشان مى‏دهد. و مولويت به معناى دومى مختص به مؤمنين است، چون تنها ايشانند كه در راه عبوديت و پيروى خواسته‏هاى خدا قرار دارند، نه كفار.

(1) تفسير روح المعانى، ج 26، ص 45.

(2 و 3) تفسير روح المعانى، ج 26، ص 45.

(4) شما غير از خدا ولى نداريد. سوره الم سجده، آيه 4.

(5) به سوى خدا، مولاى حقيقيشان برگردانده مى‏شوند. سوره يونس، آيه 30.