ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 18 -صفحه : 590/ 377
نمايش فراداده

نهى از سازش و متاركه جنگ، و معناى جمله" وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ"

" فَلا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَكُمْ وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ"

اين آيه تفريع بر ما قبل است. و جمله" فَلا تَهِنُوا" به اين معنا است كه سستى و ضعف به خرج ندهيد. و جمله" وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ" عطف است بر" تهنوا" كه چون در زمينه نهى واقع شده، معناى" لا تدعوا الى السلم" را مى‏دهد. و كلمه" سلم"- به فتحه سين- به معناى صلح است. و جمله" وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ" جمله‏اى است حاليه. مى‏فرمايد: تن به صلح ندهيد، در حالى كه شما غالب هستيد. و مراد از" علو" همان غلبه است. و اين خود استفاده‏اى است معروف.

و جمله" وَ اللَّهُ مَعَكُمْ" عطف است بر جمله" وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ" كه سبب علو و غلبه مؤمنين را بيان و تعليل مى‏كند. پس مراد از معيت (همراهى) خداى تعالى با مؤمنين، معيت نصرت است، نه معيت قيوميت كه آيه" وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ" «1» بدان اشاره كرده است.

" وَ لَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمالَكُمْ"

- در مجمع البيان مى‏گويد ماده" وتر" به معناى ناقص كردن چيزى است، و در حديث هم آمده كه رسول خدا (ص) فرمود:" كسى كه نماز عصرش فوت شود، مثل اين مى‏ماند كه اهل و مال خود را وتر (ناقص) كرده باشد" «2».

و معناى اصلى اين كلمه قطع است و از مشتقات آن يكى" تره" است كه به معناى قطع به وسيله كشتن است، و يكى هم" وتر" است. و وتر به كسى و چيزى مى‏گويند كه با جدايى از ديگران منقطع شده باشد «3».

پس معنايش اين مى‏شود كه: خداوند اعمال شما را ناقص نمى‏كند، يعنى اجرش را تمام و كمال به شما مى‏دهد. بعضى «4» هم گفته‏اند: معنايش اين است كه: خدا اعمال شما را ضايع نمى‏كند. و بعضى «5» گفته‏اند: خدا به شما ظلم نمى‏كند. ولى همه اين معانى نزديك بهم‏اند.

و معناى آيه اين است كه: وقتى راه اطاعت نكردن خدا و رسول او و ابطال اعمال شما چنين راهى است، و كار شما را به محروميت ابدى از آمرزش خدا مى‏كشاند، پس زنهار كه در امر قتال سستى و فتور مكنيد، و هرگز مشركين را به صلح و متاركه جنگ دعوت مكنيد در حالى كه شما غالبيد و خدا ناصر شما عليه ايشان است، و چيزى از اجر شما را كم نمى‏كند، بلكه اجرتان را بطور كامل به شما مى‏دهد.

(1) سوره حديد، آيه 4.

(2) جوامع الجامع، ص 451.

(3) مجمع البيان، ج 9، ص 106.

(4 و 5) روح المعانى، ج 26، ص 80.