ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 123
نمايش فراداده

فرمود: اينطور كه مردم‏ مى‏گويند نيست، نجوم ضررى به دينت نمى‏زند، آن گاه فرمود:

ليكن شما مى‏توانيد مختصرى از اين علم را به دست آوريد و يك قسمت از آن را تحصيل كنيد، كه تازه زياد همان قسمت را هم نمى‏توانيد به دست آوريد، و اندكش هم به دردتان نمى‏خورد (تا آخر حديث) «1».

و در بحار از كتاب نجوم ابن طاووس از معاوية بن حكيم از محمد بن زياد از محمد بن يحيى خثعمى روايت كرده كه گفت:

من از امام صادق (ع) از علم نجوم پرسيدم، كه آيا حق است يا نه؟

فرمود: بله حق است.

عرضه داشتم:

آيا در روى زمين كسى را سراغ داريد كه اين علم را دارا باشد؟

فرمود: بله، در روى زمين كسى هست كه آن را مى‏داند «2».

و در عده‏اى از روايات آمده كه كسى به جز يك خانواده هندى و خانواده‏اى از عرب از آن آگهى ندارد «3».

و در بعضى از آن روايات به جاى خانواده‏اى از عرب خانواده‏اى از قريش آمده.

و اين روايات مطلب سابق ما را تاييد مى‏كند كه گفتيم بين اوضاع كواكب و حوادث زمين ارتباطى جزئى هست.

بله در بعضى از اين روايات آمده كه خداى تعالى مشترى را به صورت مردى به زمين فرستاد، و او در زمين به مردى از عجم (غير عرب) برخورد، و علم نجوم را به او تعليم كرد، تا آنجا كه پنداشت كه كاملا فرا گرفته، بعد از او پرسيد:

حالا ببين مشترى كجا است؟

آن مرد گفت:

من ستاره مشترى را در فلك نمى‏بينم، و نمى‏دانم كجا است، مشترى فهميد كه او درست نياموخته او را عقب زد، و دست مردى از هند را گرفته علم نجوم را به او تعليم داد، تا جايى كه پنداشت كاملا ياد گرفته، آن گاه پرسيد:

حالا بگو ببينم مشترى كجا است؟

او گفت محاسبات من دلالت دارد بر اينكه مشترى خود تو هستى، همين كه اين را گفت صيحه‏اى زد و مرد، و علم او به اهل بيتش به ارث رسيد، و علم نجوم در آن خانواده است «4». ولى اين روايت خيلى شباهت دارد به روايات جعلى.

در تفال خوب و بد

و اين تفال را كه اگر خير باشد تفال، و اگر شر باشد تطير مى‏خوانند، عبارت است از استدلال به يكى از حوادث به حادثه‏اى ديگر، كه بعدا پديد مى‏آيد، و در بسيارى از مواردش مؤثر هم واقع مى‏شود، و آنچه را كه انتظارش دارند پيش مى‏آيد، چه خير و چه شر، چيزى كه هست فال بد زدن مؤثرتر از فال خير زدن است (و اين تاثير مربوط به آن چيزى كه با آن فال مى‏زنند نيست، مثلا صداى كلاغ و جغد نه اثر خير دارد و نه اثر شر بلكه)، اين تاثير مربوط است به نفس فال زننده، حال ببينيم در شرع در باره اين مطلب چه آمده؟

(1) روضه كافى، ج 8، ص 168، ح 233.

(2) بحار الانوار، ج 58، ص 249، ح 30.

(3) بحار الانوار، ج 58، ص 250، ح 34.

(4) بحار الانوار، ج 58، ص 271، ح 58.