" وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ" در مجمع البيان مىگويد:
كلمه" بكرة" ظرف زمان است، حال اگر ظرفى معين و شناخته شده باشد، مثلا منظورت از اين كلمه، صبح همين امروزت باشد، مىگويى:
" أتيته بكرة و غدوة" بدون تنوين- هر چند كه گاهى همين نكره را نيز تنوين مىدهند. و مراد از" استقرار عذاب" وقوع عذاب بر ايشان و دست بر نداشتن از ايشان است «1».
" فَكَيْفَ كانَ عَذابِي ... مِنْ مُدَّكِرٍ" «2» تفسير اين آيات در سابق گذشت.
" وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ" در اينجا نيز منظور از كلمه" نذر" انذار است نه اينكه جمع نذير باشد، و اگر جمله" كَذَّبُوا بِآياتِنا" را بدون واو آورد، و در نتيجه عطف به ما قبل نكرد، براى اين بود كه اين جمله پاسخى بود از سؤالى تقديرى، گويا بعد از آنكه فرمود:
" آل فرعون هم انذار شدند"، كسى پرسيده:
خوب آنها چه كردند؟ در پاسخ فرموده:
" كَذَّبُوا بِآياتِنا- آيات ما را تكذيب كردند" و آن گاه نتيجه گرفته كه" به همين جهت ما ايشان را بگرفتيم، گرفتن سلطانى عزيز و مقتدر".
در روح المعانى در ذيل آيه" وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ" مىگويد:
ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت كرده كه گفت:
اگر نبود كه خداى تعالى خواندن قرآن را بر زبان آدميان آسان كرد، هرگز احدى از خلايق نمىتوانست لب به كلام خدا بگشايد«3».
و نيز گفته:
ديلمى در روايتى كه سند آن را تا انس ذكر نكرده، نظير اين معنا را از انس نقل كرده، آن گاه خود ديلمى گفته:
بعيد نيست كه خبر انس اگر صحيح باشد تفسير آيه نبوده، بلكه مطلبى بوده كه خودش در ذيل اين آيه گفته است «4».
(1) مجمع البيان، ج 9، ص 192. (2) در اينجا ظاهرا خطاى قلمى رخ داده و مرحوم علامه به جاى اين كه به- تفسير آيات 39 و 40 (فذوقوا عذابى ... من مدكر) بپردازد، آيات 16 و 17 را تكرار نموده در صورتى كه تفسير اين آيات در سابق ذكر شده. (3 و 4) تفسير روح المعانى، ج 27، ص 84.