و معناى آيه اين است كه:
همين جمعيتى كه به آن مىبالند به زودى شكست خورده و عقبگرد مىكنند و پا به فرار مىگذارند.
و در اين آيه از شكست كفار و تفرق جمعيت آنان پيشگويى مىكند، و دلالت دارد بر اينكه اين شكست و مغلوبيت ايشان در جنگى واقع خواهد شد كه خودشان به راه مىاندازند، و همين طور هم شد، يعنى جنگ بدر پيش آمده و كفار شكست خوردند، و اين خود يكى از پيشگوييهاى قرآن كريم است.
" بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهى وَ أَمَرُّ" كلمه" أدهى" اسم تفضيل از دهاء است، و" دهاء" عبارت است از بلاى عظيم و سختى كه راهى براى نجات از آن نباشد، پس" ادهى" به معناى بلايى است عظيمتر، و همچنين كلمه" أمر" اسم تفضيل از مرارت (تلخى) است، كه ضد حلاوت (شيرينى) است، و در آيه شريفه از تهديد به شكست و عذاب دنيوى اعراض شده، تهديدشان مىكند به اينكه به زودى در قيامت بلايى عظيمتر و تلختر از شكست به سرشان خواهد آمد، و قبلا هم در آغاز خبرهاى تهديدآميز مساله قيامت ذكر شده بود، و گفتار در اين جمله ترقى او را مىرساند.
و معناى آيه اين است كه:
تمامى عقوبت آنان در شكست و عذاب دنيوى خلاصه نمىشود، بلكه عقوبتى كه در قيامت دارند و قبلا هم بدان اشاره كرده بوديم كه موعد ايشان است عظيمتر از هر داهيه و عذاب، و تلختر از هر تلخى ديگر است.
" إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ" كلمه" سعر" جمع سعير است، و" سعير" به معناى آتش شعلهور است، و در اين آيه مطلب آيه قبل تعليل شده، و در نتيجه معناى مجموع دو آيه چنين مىشود:
علت اينكه گفتيم قيامت بلايى عظيمتر و تلختر است اين است كه ايشان مجرمند، و مجرمين از نظر موطن سعادت يعنى بهشت در ضلالتند، و در عوض در آتشى شعلهور قرار دارند.
" يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ" كلمه" سحب" كه مصدر فعل مجهول" يسحبون" است به معناى اين است كه انسانى را با صورت روى زمين بكشند، و كلمه" يوم" ظرفى است براى جمله" فِي ضَلالٍ وَ سُعُرٍ"، و كلمه" سقر" يكى از اسامى جهنم است، و" مس كردن سقر" به اين است كه:
سقر با حرارت و عذابش به ايشان برسد.
و معناى آيه اين است كه:
اينكه گفتيم مجرمين از نظر رسيدن به منزلگاه سعادت در ضلالتند، و در عوض راه آتش را در پيش دارند، اين جريان در روزى صورت مىگيرد كه با صورت در آتش كشيده مىشوند، و آن وقت به ايشان گفته مىشود:
بچشيد آنچه را كه جهنم با حرارت و عذابش به شما مىدهد.