و اما بنا بر آن تفسيرى كه در جمله قبلى مىگفت:
منظور از وضع ميزان همان ترازوى معمولى است، اين آيه شريفه بيانگر همان وضع ميزان مىشود، و چنين معنا مىدهد:
اينكه در آيه قبلى گفتيم خداوند ميان شما ميزان وضع كرده معنايش اين است كه شما بايد در كشيدن و سنجيدن سنگينىها رعايت عدالت را بكنيد، و در آن طغيان روا مداريد، (كه وقتى جنسى را مىخريد با سنگى سنگينتر بكشيد، و چون مىفروشيد با سنگى سبكتر بفروشيد) و به هر حال چه آن معنا منظور باشد، و چه اين، ظاهر كلمه" أن" در جمله" أَلَّا تَطْغَوْا" اين است كه تفسيرى باشد، و جمله" لا تطغوا" نهى از طغيان در وزن كردن است، و جمله" وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ" امرى است كه به آن نهى عطف شده، و كلمه" قسط" به معناى عدل است، و جمله" وَ لا تُخْسِرُوا الْمِيزانَ" نيز نهى ديگرى است كه به آن امر عطف شده، و نهى قبلى يعنى جمله" أَلَّا تَطْغَوْا" را بيان و تاكيد مىكند، و كلمه" اخسار" كه مصدر فعل" لا تُخْسِرُوا" است در مورد سنجيدن به معناى كم فروختن و زياد خريدن است، به نحوى كه باعث خسارت فروشنده يا خريدار شود.
بعضى «1» از مفسرين حرف" لا" را در جمله" أَلَّا تَطْغَوْا" نافيه، و حرف" أن" را ناصبه گرفتهاند، و تقدير كلام را" لئلا تطغوا- براى اينكه طغيان نكنيد" دانستهاند.
آن گاه به ايشان اشكال شده كه چگونه ممكن است جمله انشايى عطف بر جمله خبرى شود و با اينكه در اينجا خبر مىدهد از اينكه خداى تعالى چنين و چنان كرد تا شما طغيان نكنيد، چگونه ممكن است يكباره بگويد:
وزن را به عدالت بپا داريد؟
در پاسخ از اين اشكال دچار زحمت و تكلف شدهاند.
" وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ" كلمه" انام" به معناى كلمه" مردم" است.
ولى بعضى «2» گفتهاند:
به معناى جن و انس است.
بعضى «3» ديگر گفتهاند:
به معناى هر جنبندهاى است كه روى زمين راه برود.
و اگر از خلقت زمين تعبير كرده به وضع، براى اين بود كه در باره آسمان تعبير كرده بود به رفع، خواست تا بفهماند زمين پايين و آسمان بالا است، چون در عرب هر افتاده و پست را وضيع مىگويند، و اين خود لطافتى در تعبير است.
(1) روح المعانى، ج 27، ص 102. (2 و 3) روح المعانى، ج 27، ص 103.