ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟ (71).
سياه چشمانى كه هرگز از خيمهها بيرون نمىشوند (72).
ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟ (73).
زنانى كه قبلا نه انسانى با آنها تماس گرفته و نه جنى (74).
ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟ (75).
در حالى كه بر بالشهاى سبز رنگ ابريشمين تكيه كردهاند كه بهترين بافت را دارد و بسيار زيبا است (76).
ديگر كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد؟ (77).
چه پر بركت است نام رحمان خدا كه پروردگار تو و داراى صفات جلال و جمال است (78).
اين آيات فصل دوم از آيات سوره است، كه نشاه دوم جن و انس را توصيف مىكند، نشاهاى كه به سوى خدا بر مىگردند و به جزاى اعمال خود مىرسند و آلاء و نعمتهايى را كه خدا در آن نشاه به ايشان ارزانى مىدارد بر مىشمارد، هم چنان كه در فصل گذشته نشاه اول را توصيف مىكرد، آلاى خدا در آن نشاه را بر مىشمرد.
" سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ" وقتى مىگويند:
فلانى براى فلان كار فارغ شد مىفهماند كه قبلا مشغول كارى ديگر بوده، آن را به خاطر اين كار رها كرده، چون اين كار را مهمتر دانسته.
و بنا بر اين، معناى جمله" سَنَفْرُغُ لَكُمْ" اين مىشود كه ما به زودى بساط نشاه اول خلقت را در هم مىپيچيم، و به كار شما مشغول مىشويم. آن گاه آيات بعدى بيان مىكند كه منظور از مشغول شدن خدا به كار جن و انس اين است كه ايشان را مبعوث نموده، و به حسابشان رسيدگى نموده، و بر طبق اعمالشان جز ايشان مىدهد، خير باشد خير و شر باشد شر، پس فراغ براى جن و انس تعبيرى است استعاره به كنايه از تبدل نشاه دنيا به نشاه آخرت.
ممكن است در اينجا اين شبهه به ذهن خواننده عزيز برسد كه اگر منظور از فراغ چنين معنايى باشد، آيه شريفه با آيهاى ديگر كه مىفرمايد:
" هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمىدارد" منافات خواهد داشت، ولى اين شبهه وارد نيست، براى اينكه فراغ مذكور تنها ناظر به تبدل نشاه است، و اما آن دليل كه مىفرمايد:
" لا يشغله شان عن شان- هيچ كارى او را از كار ديگر باز نمىدارد" ناظر است به اينكه قدرت خداى تعالى مطلق و وسيع است، و اين دو مطلب ربطى به هم ندارد، تا منافات داشته باشد.