و الدر المنثور هم آن را از جهنى از رسول خدا (ص) نقل كرده است «1».
و در الدر المنثور است كه نسايى و ابن جرير و محمد بن نصر و حاكم (وى حديث را صحيح دانسته) و ابن مردويه و بيهقى (در كتاب شعب الايمان) از ابن عباس روايت كردهاند كه گفت:
قرآن كريم در شب قدر از آسمان بالا به آسمان دنيا يكباره نازل شد، و پس از آن (در طول بيست و سه سال) تكه تكه نازل گرديد. و در عبارتى دگر آمده كه گفت:
" ثم نزل من السماء الدنيا الى الأرض نجوما ثم قرء فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ- سپس از آسمان دنيا تكه تكه بر زمين نازل گرديد"، آن گاه اين آيه را قرائت كرد:
" فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ" «2».
ظاهر اين روايت اين است كه:
ابن عباس خواسته است مواقع نجوم را به اوقات نزول تكه تكههاى قرآن تفسير كند، چون در گفتارش داشت:
" ثم نزل من السماء الدنيا الى الأرض نجوما- سپس از آسمان دنيا نازل شد به زمين نجوما يعنى قطعه قطعه".
و در تفسير قمى در ذيل آيه" فَلا أُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ" از امام (ع) نقل كرده كه فرمود:
معناى" لا اقسم"" اقسم" است، و كلمه لا به معناى نفى نيست «3».
و در الدر المنثور است كه:
ابن مردويه به سند خود از ابن عباس از رسول خدا (ص) روايت كرده كه گفت:
رسول خدا (ص) در معناى آيه" إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ" فرمود:
قرآن نزد خدا در مصحفى مطهر بود، و در معناى آيه" لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ" فرمود:
كسى به جز مقربين با آن تماس ندارد «4».
تفسير مطهرون به مقربين مؤيد همان بيان گذشته ما است، و ما در تفسير آيه شريفه" هذا كِتابُنا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ ..." «5» حديثى از امام صادق (ع) در معرفى كتاب مكنون نقل كردهايم «6».
(1) الدر المنثور، ج 6، ص 168. (2) الدر المنثور، ج 6، ص 161. (3) تفسير قمى، ج 2، ص 349. (4) الدر المنثور، ج 6، ص 162. (5) سوره جاثيه، آيه 29. (6) تفسير قمى، ج 2، ص 295.