و منظورشان از اين سخن اين است كه:
در دنيا در ظاهر دين با مؤمنين و مؤمنات بودند، (آنان نماز مىخواندند و اينان نيز مىخواندند، و هر كار ديگرى كه مؤمنين مىكردند اينان نيز مىكردند، با اين تفاوت كه مؤمنين و مؤمنات هر چه مىكردند براى رضاى خدا و تقرب بدو مىكردند، و اينان هر چه مىكردند به اين انگيزه مىكردند كه با زبان شكار، سخن گفته باشند، تا زودتر شكار را در دام خود بيفكنند).
و جمله" قالُوا بَلى" تا آخر آيه پاسخ مؤمنين و مؤمنات است به ايشان، كه بله، شما با ما بوديد،" وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ" و ليكن شما در امتحان به هلاكت افكنديد" انفسكم" خود را،" وَ تَرَبَّصْتُمْ" و همواره منتظر بوديد و آرزو داشتيد دعوت دينى و متدينين گرفتار بلا و مصيبتى شوند،" وَ ارْتَبْتُمْ"، و در دين خود در شك و ترديد بوديد،" وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِيُّ"، و آرزوهاى گوناگون و از آن جمله آرزوى خاموش شدن نور دين و برگشتن متدينين از دين، شما را مغرور كرد،" حَتَّى جاءَ أَمْرُ اللَّهِ"، تا آنكه امر خدا يعنى مرگ فرا رسيد،" وَ غَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ" كلمه" غرور"- به فتحه غين- به معناى شيطان است، و معناى جمله اين است كه شيطان شما را به خدا مغرور ساخت.
و اين آيه شريفه به طورى كه ملاحظه مىفرماييد اين معنا را افاده مىكند كه زنان و مردان منافق در روز قيامت از زنان و مردان مؤمن كمك مىطلبند، تا شايد به كمك آنان از ظلمتى كه در آنند نجات يابند، و دستآويز و بهانهشان اين است كه آخر ما در دنيا با شما بوديم، و سپس مىفهماند كه مردان و زنان مؤمن در پاسخشان مىگويند:
درست است كه با ما بوديد، ولى دلهايتان مطابق با ظاهر حالتان نبود، چون شما دلهاى خود را گمراه و مفتون كرده بوديد و همواره در انتظار بلا و گرفتارى براى مسلمانان بوديد، و در دينى كه اظهارش مىداشتيد شك و ترديد داشتيد، آرزوهاى خام و شيطان، شما را فريب داد، و اين صفات خبيثه همه آفات قلب است، پس دلهاى شما سالم نبود، و در امروز كه روز قيامت است تنها كسانى سود مىبرند كه از دنيا با قلبى سالم آمده باشند، هم چنان كه قرآن كريم فرمود:
" يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ" «1».
(1) روزى كه مال و فرزندان سودى ندهد، مگر كسى را كه با دلى سالم نزد خدا آمده باشد. سوره شعراء، آيه 88 و 89.