ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 479
نمايش فراداده

و چون به منزل رسيدند و پياده شدند، سوره منافقين را تا جمله" وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ" بر آنان خواند، و خداى تعالى عبد اللَّه بن ابى را رسوا ساخت«1».

و نيز در تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده كه در تفسير جمله" كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ" فرمود:

يعنى نه مى‏شنوند و نه تعقل مى‏كنند،" يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ"، يعنى هر صدايى را دشمن خود مى‏پندارند،" هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ".

و پس از آنكه خداى تعالى رسول گرامى خود را از ماجرا خبر داد، قوم و قبيله منافقين نزد ايشان شدند، و گفتند واى بر شما، رسوا شديد، بياييد نزد رسول خدا تا برايتان طلب آمرزش كند. منافقين سرى تكان دادند كه نه، نمى‏آييم، و رغبتى به استغفار آن جناب نشان ندادند، لذا خداى تعالى فرمود:

" وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ"«2».

و در كافى به سند خود از سماعة از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:

خداى تبارك و تعالى همه امور خود را به مؤمن واگذار كرده، ولى اين كه او خود را خوار كند به او واگذار ننموده، مگر نديدى كه خداى تعالى در قرآن كريم در اين باره فرموده:

" وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ" كه به حكم اين آيه مؤمن بايد عزيز باشد، و ذليل نباشد «3».

مؤلف

كافى، اين معنا را از داوود رقى، و حسن احمسى و به طريقى ديگر از سماعه روايت كرده «4».

و نيز به سند خود از مفضل بن عمر روايت كرده كه گفت:

امام صادق (ع) فرمود:

سزاوار نيست كه مؤمن خود را ذليل كند. عرضه داشتم:

به چه چيز خود را ذليل كند؟

فرمود: به اينكه كارى را انجام دهد كه در آخر مجبور به عذرخواهى شود «5».

(1 و 2) تفسير قمى، ج 2، ص 370.

(3) كافى، ج 5، ص 63، ح 2.

(4) كافى، ج 5، ص 63، ح 1 و ح 4 و ص 64، ح 6.

(5) كافى، ج 5، ص 64، ح 5.