" إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ ما لَهُ مِنْ دافِعٍ" اين آيه، جواب سوگند سابق است، و مراد از عذابى كه از واقع شدنش خبر مىدهد عذاب روز قيامت است، همان عذابى كه كفار تكذيب كننده آيات خداى را، به آن تهديد مىكرد، هم چنان كه آيه بعدى هم به آن اشاره مىكند و مىفرمايد:
روزى كه آسمان به سرعت به حركت در مىآيد، و جمله" ما لَهُ مِنْ دافِعٍ" دلالت دارد بر اينكه اين عذاب از امورى است كه قضايش رانده شده و گريزى از وقوعش نيست، هم چنان كه در جاى ديگر، همين معنا آمده مىفرمايد:
" وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ" «1».
" عَذابَ رَبِّكَ"- اگر عذاب را به رب رسول خدا (ص) نسبت داده و فرموده است" عذاب پروردگارت"، با اينكه مىتوانست بفرمايد:
" عذاب اللَّه- عذاب خدا" براى اين است كه رسول خدا (ص) را عليه آنهايى كه دعوتش را تكذيب كردند تاييد نمايد و آن جناب را دلگرم كند كه پروردگارش در چنين روزى خوارش نمىسازد، و بىياورش نمىگذارد.
هم چنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده مىفرمايد:
" يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ" «2».
" يَوْمَ تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً وَ تَسِيرُ الْجِبالُ سَيْراً" كلمه" يوم" ظرف است براى جمله" إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ لَواقِعٌ"، مىفرمايد عذاب مذكور در چنين روزى و در چنين ظرفى محقق مىشود.
و كلمه" مور"- به طورى كه در مجمع البيان «3» آمده- به معناى تردد و آمد و رفت چيزى چون دود است، هم چنان كه دود در فضا مىپيچد و آمد و شد مىكند تا از بين برود.
راغب هم قريب به اين معنى را بيان كرده و گفته:
" به معناى جريان سريع است" «4».
به هر حال در اين آيه شريفه، اشارهاى است به درهم پيچيده شدن عالم آسمانها كه در آيه شريفه" إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ" «5» و آيه شريفه " يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ" «1» و آيه" وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ" «2» نيز آمده.
(1) به درستى كه قيامت آمدنى است، هيچ شكى در آن نيست، و به درستى خدا همه آنهايى را كه در قبورند مبعوث خواهد كرد. سوره حج، آيه 7. (2) روزى كه خداى تعالى پيغمبر و همراهانش و پيروانش راى خوار نمىسازد. سوره تحريم، آيه 8. (3) مجمع البيان، ج 9، ص 163. (4) مفردات راغب، ماده" مور". (5) هنگامى كه آسمان شكافته و ستارگان غبارى پراكنده مىشوند. سوره انفطار، آيه 1 و 2.