اين آيات موعظه و تهديد و بشارت است، و با اين اندرزها توصيه به تمسك به احكام خدا را تاكيد مىكند، و يكى از آن احكام همان احكام طلاق و عده است، و در قرآن كريم هيچ توصيهاى در باره هيچ حكمى به قدر احكام راجعه به زنان تاكيد نشده، و اين نيست مگر به خاطر اينكه دنبال اين احكام و اين توصيهها خبرى هست.
" وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً" راغب مىگويد:
مصدر" عتو" كه فعل" عتت" از آن مشتق است، به معناى سرباز زدن از اطاعت است «1». و بنا به گفته راغب كلمه" عتو" قريب المعناى با استكبار است. و نيز در باره كلمه" نكر" گفته:
اين كلمه به معناى زيركى و تيزهوشى و سياستمدارى است، و نيز به معناى پيشامد بسيار دشوارى است كه در انظار غير معروف و غير معمولى باشد «2». و مراد از آن در خصوص آيه شريفه معناى دوم است.
و در مجمع البيان گفته:
" نكر" به معناى منكر و كار بسيار زشتى است كه نظيرش از كسى ديده نشده باشد «3».
و مراد از" قريه"، اهل قريه است، كه به نحو مجاز از اهل قريه به قريه تعبير مىكنند، نظير آيه" وَ سْئَلِ الْقَرْيَةَ" «4»، كه منظور سؤال از اهل قريه است، و جمله" عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها وَ رُسُلِهِ" اشاره است به اينكه اهل قريه به خدا كفر ورزيدند و مرتكب شرك شدند، و كفر ديگرى به رسولان خدا ورزيدند،
(1) مفردات راغب، ماده" عتو". (2) مفردات راغب، ماده" نكر". (3) مجمع البيان، ج 10، ص 309. (4) از قريه بپرس. سوره يوسف، آيه 82.