اين را هم بگوييم كه در جمله" فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها" التفاتى از غيبت (عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها) به تكلم بكار رفته، در اول آيه، خداى تعالى غايب فرض شده، و در آخر خود خدا گوينده شده است، و نكته اين التفات اين است كه بر عظمت عذاب دلالت كند.
" فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً" مراد از اينكه فرمود:
" اهل قريه وبال امر خود را چشيدند"، اين است كه وبال همان عتو و استكبار خود را چشيدند، و معناى آيه اين است كه عقوبت عتو و استكبارشان به ايشان رسيد، و عاقبت عتو خسارت است، پس در حقيقت اطاعت را فروخته و عتو را در عوض گرفتند، و سود اين معاملهشان همان خسران گرديد.
" أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذاباً شَدِيداً" اين جمله از كيفر آخرت آنان خبر مىدهد، هم چنان كه جمله" فَحاسَبْناها حِساباً شَدِيداً وَ عَذَّبْناها عَذاباً نُكْراً فَذاقَتْ وَبالَ أَمْرِها"، از كيفر دنيايى آنان خبر مىداد، و اگر جمله مورد بحث را با واو عاطفه عطف به ما قبل ننموده، آن را از ما قبل جدا ساخت، براى اين بود كه اين جمله در مقام پاسخ از سؤالى بود كه ممكن است به ذهن كسى در آيد، و گويا شنونده بعد از شنيدن جمله" وَ كانَ عاقِبَةُ أَمْرِها خُسْراً"، پرسيده منظور از خسران چيست؟
فرموده: اين است كه خدا برايشان عذابى سخت فراهم كرده است.
" فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْراً" اين قسمت از آيه مورد بحث نتيجهگيرى از خطاب قبلى است، به مؤمنين مىفرمايد:
بايد بر حذر باشيد و نفستان را از اينكه در مقابل امر پروردگارتان عتو و استكبار كند، و از اطاعت او شانه خالى نمايد، جلوگيرى كنيد، تا وبال عتو و خسران عاقبت كه به اهل آن قريهها رسيد به شما نرسد.
و در اين جمله مؤمنين را اولى الالباب (خردمندان) خوانده، فرموده:
" فَاتَّقُوا اللَّهَ يا أُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ آمَنُوا" يعنى حال كه وضع اهل قريهها چنين شد، پس شما از خدا بترسيد، اى خردمندانى كه ايمان آوردهايد. و منظور از اين تعبير اين بود كه از عقل مؤمنين كمك بگيرد تا تقوايى كه از آنان خواسته محقق شود، چون وقتى مؤمنين بشنوند كه مردمى از امر پروردگارشان استكبار ورزيدند و به حساب سختى محاسبه، و به عذاب نكرى و بىسابقهاى گرفتار شدند، و وقتى بفهمند كه عاقبت استكبار خسران است، بعد بشنوند كه اين سرنوشت مخصوص يك قوم و دو قوم نبوده، بلكه هر قومى كه آن چنان بودهاند، به اين چنين سرنوشتى دچار شدهاند، عقلشان حكم مىكند به اينكه عتو و استكبار از امر خدا، در حقيقت به استقبال عذاب شديد خدا رفتن است، و به همين جهت ايشان را هشدار مىدهد، و عقلشان را بيدارتر مىسازد تا به حكم عقلشان به تقوى گرايند، مخصوصا مؤمنينى كه خداى تعالى برايشان كتابى تذكرآور فرستاده، آنچه نفعشان هست معين و آنچه به ضررشان هست تذكر داد، و به سوى حق و طريق مستقيم هدايتشان كرده، ديگر عقل آنان به هيچ وجه اجازه نمىدهد از چنين هدايتى منحرف گشته، راه آن قوم را بروند، و به سرنوشت آنان دچار گردند.