ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 581
نمايش فراداده

و نيز به همين مناسبت است كه سخن را با كلمه" تبارك" آغاز كرده، چون اين كلمه به معناى كثرت صدور بركات از ناحيه خداى عز و جل است، و نيز مكرر جناب ربوبى را به صفت رحمان كه مبالغه در رحمت است مى‏ستايد، چون رحمت، همان عطيه در قبال استدعاى حاجتمند است، و در اين سوره سخنى هم از انذار و تهديد آمده، و در آخر به مساله حشر و قيامت منتهى مى‏گردد.

و مضامين آيات آن به دو مساله خلاصه مى‏شود:

يكى دعوت به اينكه يگانگى او در ربوبيت را بپذيرند، و دوم اينكه به معاد معتقد شوند و اين سوره به شهادت سياق آياتش در مكه نازل شده است.

افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله" بِيَدِهِ الْمُلْكُ"

" تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ" كلمه" تبارك" در باره هر چيزى استعمال شود از كثرت صدور خيرات و بركات از آن چيز خبر مى‏دهد.

و جمله" الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ" از آنجا كه مطلق است شامل تمامى ملك‏ها مى‏گردد، و اين تعبير يعنى" خدايى كه ملك به دست اوست" استعاره به كنايه است، مى‏خواهد به طور كنايه از كمال تسلط خدا بر ملك خبر دهد، و بفهماند آن چنان ملك در مشت او است كه به هر نحو بخواهد در آن تصرف مى‏كند، همانطور كه يك انسان نيرومند موم را در دست خود به هر شكل بخواهد در مى‏آورد و مى‏چرخاند، پس خداى تعالى به نفس خود مالك هر چيز و از هر جهت است، و نيز مالك ملك هر مالك ديگر است.

پس توصيف خداى عز و جل به اينكه ملك به دست اوست، توصيفى است وسيع‏تر از توصيف او به" مليك" در جمله" عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ" «1»، و صريح‏تر و مؤكدتر است از توصيف او در جمله" لَهُ الْمُلْكُ" «2».

(1) سوره قمر، آيه 55.

(2) سوره تغابن، آيه 1.