ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 633
نمايش فراداده

اى پيامبر از ايشان بپرس كه اين كتاب بر كدامشان نازل شده؟ (40).

نكند شركايى دارند كه در قيامت با شفاعت آنها داراى سرنوشتى مساوى با مسلمين مى‏شوند اگر چنين است پس شركايشان را معرفى كنند اگر راست مى‏گويند (41).

روزى كه شدت به نهايت مى‏رسد و خلق به سجده دعوت مى‏شوند ولى اينان نمى‏توانند سجده كنند (چون كبر و نخوت ملكه ايشان شده است) (42).

در حالى كه سيماى ذلت از چشم‏هايشان و از سراپايشان هويدا مى‏شود و اين بدان جهت است كه در دنيا كه سالم بودند دعوت به سجده مى‏شدند و اجابت نمى‏كردند (43).

پس كيفر كسانى كه به اين قرآن تكذيب مى‏كنند به خود من واگذار، ما به زودى از راهى كه خودشان نفهمند تدريجا به سوى عذاب پيش مى‏بريم (44).

و من به ايشان مهلت مى‏دهم كه كيد من سخت ماهرانه است (45).

نكند تو از ايشان مزدى خواسته‏اى و ايشان در اين بدهكارى گرانبار شده‏اند؟ (46).

و يا از عالم غيب اختيار دار و نويسنده قضا و قدر شده‏اند؟ (47).

پس تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن و چون يونس صاحب داستان ماهى مباش كه دلگير و خشمين ندا كرد (48).

و اگر نعمتى از ناحيه پروردگارش او را در نمى‏يافت هر آينه با حالتى نكوهيده در بيابان بى‏سقف مى‏افتاد (49).

ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحينش كرد (50).

و محققا نزديك است كسانى كه كافر شده‏اند بعد از شنيدن قرآن تو را با چشم زخم خود سرنگون كنند و مى‏گويند او مجنون است (51).

در حالى كه قرآن نيست مگر تذكر براى عالميان (52).