ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 668
نمايش فراداده

و در همان كتاب است كه بيهقى در كتاب شعب ايمان از صعصعة بن صوحان روايت كرده كه گفت مردى باديه‏نشين به حضور على بن ابى طالب رسيد، و پرسيد:

اين آيه چه معنا دارد كه مى‏فرمايد:

" لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُنَ"، با اينكه تمامى مردم خطوه و قدم زدن دارند، على (ع) تبسمى كرد و فرمود:

اى اعرابى:

" لا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخاطِؤُنَ" نه" الا الخاطئون"، مرد عرب عرضه داشت:

بله به خدا درست فرمودى اى امير المؤمنين، خداوند بنده خود را تسليم عذاب نمى‏كند.

آن گاه رو كرد به جانب ابى الاسود و فرمود:

عجم‏ها همه داخل دين شدند، تو براى مردم قاعده‏اى وضع كن تا به وسيله آن سخن گفتن خود را اصلاح كنند، و غلط حرف نزنند.

ابو الاسود هم برايشان حركت ضمه و نصب و جر را ترسيم كرد، و معين كرد در كجا كلمه با ضمه خوانده شود و كجا با فتحه و كجا با كسره «1».

و در تفسير برهان از ابن بابويه نقل كرده كه در كتاب" الدروع الواقعية" از رسول خدا (ص) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود:

اگر يك ذراع از آن سلسله‏اى كه خدا در كتاب خود يادآور شده بر روى همه كوه‏هاى دنيا بگذارند، از شدت حرارت آن آب مى‏شوند «2».

(1) الدر المنثور، ج 6، ص 263.

(2) تفسير برهان، ج 4، ص 379، ح 2.