ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 19 -صفحه : 676/ 671
نمايش فراداده

در اينكه براى اثبات حقانيت قرآن در ميان همه سوگندها سوگند به" ما تبصرون و ما لا تبصرون" را انتخاب فرموده، مناسبتى با مقام هست، كه بر كسى پوشيده نيست، براى اينكه نظام واحد حاكم بر عالم، نظامى كه اجزاى جارى آن همه به هم مربوطند، حكم مى‏كند بر اينكه صانع همه يكى است، و همه به سوى او در حركتند، و نيز حكم مى‏كند به صحت همه آثار و احكام توحيد، از مساله بعث رسل و انزال كتب گرفته، تا اينكه قرآن بهترين كتاب آسمانى است، چون تمامى دعوت‏هايش به سوى حق و به سوى طريق مستقيم است.

از آنچه گذشت روشن شد كه آنچه بعضى از مفسرين در تفسير جمله" بِما تُبْصِرُونَ وَ ما لا تُبْصِرُونَ" گفته‏اند، و ذيلا از نظر خواننده مى‏گذرد، درست نيست.

بعضى «1» گفته‏اند:

منظور از جمله اول خلائق، و از جمله دوم خالق است. ولى سياق با اين تفسير سازگارى ندارد.

بعضى «2» ديگر گفته‏اند:

مراد از اولى نعمت‏هاى ظاهرى، و از دومى نعمت‏هاى باطنى است.

و بعضى «3» ديگر گفته‏اند:

مراد از اولى جن و انس و از دومى ملائكه و يا مراد از اولى اجسام و از دومى ارواح است، و يا از اولى دنيا و از دومى آخرت، و يا از اولى آثار ديدنى قدرت خدا و از دومى آثار نديدنى قدرت او و اسرار خلقت است. وجه نادرستى اين اقوال اين است كه لفظ آيه از همه اينها عمومى‏تر است.

وجه اينكه قرآن را قول رسولى كريم خواند

" إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ" ضمير" انه" به قرآن برمى‏گردد، و آنچه از سياق برمى‏آيد اين است كه منظور از" رسول كريم" پيامبر اسلام (ص) است، و اين آيه مى‏خواهد در مقابل سخنان كفار كه او را شاعر و يا كاهن مى‏خواندند رسالت آن جناب را تصديق كند.

و اگر قرآن را قول رسولى كريم خوانده، باعث هيچ اشكالى نمى‏شود چون اين نسبت به شخص آن جناب نيست، بلكه به عنوان رسالت او است، و معلوم است كه رسول بدان جهت كه رسول است سخنى از خود ندارد، آنچه مى‏گويد از ناحيه فرستنده خود مى‏گويد، و اين معنا را با بيانى بيشتر در جمله" تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ" توضيح داده.

بعضى «4» گفته‏اند:

مراد از رسول كريم، جبرئيل است. ليكن سياق آن را تاييد نمى‏كند، براى اينكه اگر مراد جبرئيل بود جا داشت بفرمايد:

اين قرآن را شيطانها نازل‏ نكرده‏اند، همان طور كه در سوره شعرا اينطور فرمود، علاوه بر اين آيه بعدى كه مى‏فرمايد:

" وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الْأَقاوِيلِ"، و همچنين آيات بعدش كه سخن از رسول خدا (ص) دارد با اين احتمال مناسبت دارد، كه منظور از رسول كريم، پيامبر عظيم الشان باشد.

(1 و 2 و 3 و 4 روح المعانى، ج 29، ص 52.