ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 20 -صفحه : 691/ 106
نمايش فراداده

هم چنان كه به كار بردن اسم ظاهر بجاى ضمير در جمله" فَعَصى‏ فِرْعَوْنُ" براى اين بود كه اشاره كند به اينكه اولا منشا تكذيب و مخالفت فرعون همان تفرعن او بود، و ثانيا عزت و علو در زمين و باليدن به كثرت عده و وسعت آب و خاك و نفوذ مشيت. و خلاصه تفرعن او حتى به قدر يك خردل در دفع عذاب الهى از او اثر نكرد، و عذاب الهى او را با آن همه قدرتش بگرفت، تا چه رسد به اين كفار تكذيب‏گر كه مردمى ناتوان و گرسنه‏اند، و به فرموده قرآن:" جُنْدٌ ما هُنالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزابِ" «1».

" فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً" (فرعون نتوانست خود را از عذاب دور بدارد، شما چگونه خود را از عذاب روزى كه جوان را پير مى‏كند حفظ مى‏كنيد؟) نسبت دادن اتقاء و حفظ كردن خود، به يوم (روز) از باب مجاز عقلى است، و مراد حفظ كردن از عذاب آن روز است، بنا بر اين كلمه" يوما" مفعول براى" تتقون" است. بعضى «2» گفته‏اند: مفعول" تتقون" حذف شده و" يوما" ظرف براى عذاب است، و تقدير كلام" فكيف تتقون العذاب الكائن فى يوم كذا" است، بعضى «3» از مفسرين گفته‏اند: مفعول" تتقون" حذف شده، و كلمه" يوما" ظرف براى اتقاء است، و معنا اين است كه اتقاى شما در آن روز چگونه است؟ بعضى ديگر سخنانى ديگر گفته‏اند.

" يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً"- كلمه" شيب- پير" جمع كلمه" أشيب" است، مقابل كلمه" شاب" كه به معناى جوان است، و اين تعبير كه" آن روز كودكان را پير مى‏كند" كنايه است از شدت عذاب آن روز نه طولانى بودنش.

" السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا" اين آيه براى بار دوم به شدت آن روز اشاره مى‏كند، و كلمه" انفطار" به معناى شكاف برداشتن است، و اگر صفت" سماء" را مذكر آورد، براى اين بود كه سماء جائز الوجهين است، هم مى‏توان صفتش را مذكر آورد و هم مؤنث، و ضمير" به" به كلمه" يوم" بر مى‏گردد، و حرف" باء" در آن سببيت را مى‏فهماند. و معناى آيه اين است كه: آسمان در آن روز و يا به سبب شدت آن روز شكافته مى‏شود.

و جمله" كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا" استينافى است، يعنى مى‏خواهد نكته‏اى جديد را افاده كند، و آن اين است كه وعده خدا شدنى است. و با آوردن اين جمله تهديد سابق را مسجل مى‏كند، و اگر كلمه" وعد" را به ضمير راجع به خداى تعالى نسبت داد و نفرمود:" كان وعد

(1) اينها لشكر كوچك شكست خورده‏اى از احزابند. سوره ص، آيه 11.

(2 و 3) تفسير كشاف، ج 4، ص 641. و روح البيان، ج 10، ص 216.