مؤلف: اين معنا در روضه كافى هم از حفص بن غياث از آن جناب نقل شده «1».
و در مجمع البيان است كه ابو سعيد خدرى روايت كرده كه گفت: شخصى از رسول خدا (ص) پرسيد: بلندى روز قيامت چقدر است؟ فرمود به آن خدايى كه جان محمد به دست اوست براى مرد مؤمن آن قدر سبك است كه به قدر يك نماز واجبى كه در دنيا بخواند بيشتر طول نمىكشد «2».
مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از عدهاى از كتب حديث از ابو سعيد از آن جناب نقل كرده «3».
و در تفسير قمى در ذيل آيه" يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ" مىگويد: مهل به معناى قلع و مس آب شده است، آن روز آسمان نيز اينطور ذوب مىشود «4».
و در همان كتاب در روايت ابى الجارود از امام باقر (ع) آمده كه در معانى جمله" يبصرونهم" مىفرمود: يعنى با اينكه دوستان ايشان را معرفى مىكنند (كه اين فلان رفيق تو است) با اين حال احوال يكديگر را نمىپرسند «5».
و در همان كتاب در تفسير جمله" نَزَّاعَةً لِلشَّوى" فرمود: چشم او را مىكند و رويش را سياه مىكند «6» و باز همان كتاب در تفسير" تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى" فرمود: يعنى تو او را به سوى ايمان مىكشانى و او مىگريزد «7».
(1) روضه كافى، ج 8، ص 143. (2) مجمع البيان، ج 6، ص 55، جزء 29، ط بيروت. (3) الدر المنثور، ج 6، ص 264، ط بيروت. (4 و 5 و 6 و 7) تفسير قمى، ج 2، ص 382.