(ص) گفتند اگر خيلى دوست دارى پيرويت كنيم بايد كتابى براى خصوص ما نازل شود، و به ما فرمان دهد تا تو را پيروى كنيم «1».
مؤلف: اين روايت قابل انطباق با آن نظريهاى است كه در تفسير اين آيه گذشت، و مىگفت: آيه مورد بحث همان را مىگويد كه آيه" وَ لَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ ..." بيانش مىكند، و خلاصه اينكه مىتوان احتمال داد صاحب آن نظريه، نظريه خود را از اين روايت گرفته، و اشكال ما به اين نظريه گذشت.
و در تفسير قمى در ذيل آيه" هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ" آمده كه امام فرمود: يعنى خدا اهليت آن را دارد كه از او پروا كنند و اهليت آن را دارد كه بيامرزد «2».
و در كتاب توحيد به سند خود از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت آورده كه در تفسير آيه" هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ" فرموده: خداى عز و جل مىفرمايد: من اهليت آن را دارم كه از من پروا شود، و بندهام چيزى را شريكم نگيرد، و من اهليت آن را دارم كه اگر بندهاى شريكى برايم نگيرد داخل بهشتش كنم. و نيز فرموده: خداى تبارك و تعالى به عزت و جلال خود سوگند ياد كرده كه احدى از اهل توحيد را به آتش نسوزاند «3».
و در الدر المنثور است كه، ابن مردويه از عبد اللَّه بن دينار روايت آورده كه گفت: من از ابو هريره و ابن عمر و ابن عباس شنيدم كه مىگفتند: شخصى از رسول خدا (ص) پرسيد معناى جمله" هُوَ أَهْلُ التَّقْوى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ" چيست؟ فرمود: خداى تعالى مىفرمايد من اهليت آن را دارم كه خلق از من پروا كند، و كسى و چيزى را شريكم نكند، كه اگر پروا كرد و شريكى برايم قرار نداد، در آن صورت من اهليت آن را دارم كه ما سواى شرك را بيامرزم «4».
مؤلف: در معناى اين روايت روايات زيادى از رسول خدا (ص) رسيده است.
(1) الدر المنثور، ج 6، ص 286. (2) تفسير قمى، ج 2، ص 396. (3) توحيد صدوق، ص 20، ح 6، ط جامعه مدرسين. (4) الدر المنثور، ج 6، ص 287.